اشاره:
راه، مسیر رسیدن به هدف مطلوب را نشان می دهد. شناخت راه در هر حرکت و جنبشی در حیات فردی و اجتماعی، مهمترین رکن پس از انتخاب هدف و پیش از شروع حرکت است. انسان به عنوان گل سرسبد جهان هستی و عصاره آفرینش، بنابر نفخه ی نهفته ی الهی در وجود خویش، همواره در مسیر کمال در تکاپوست .اما سرکشی نفس و راهزنی شیطان امکان انتخاب نقطه کمال واقعی و انتخاب مسیر مطلوب را با مشکل مواجه می کند و اینجاست که ضرورت شناخت هدف و انتخاب مسیر مناسب و کم خطر برای وصول به کمال مطلوب بیش از پیش خود را می نمایاند.
سلسله مباحث راهشناسی شامل مجموعه جلسات سخنرانی استاد محمد شجاعی است که پس از تلخیص و ویرایش تقدیم می گردد.
این گفتار سعی دارد تا با ترسیم هدف مطلوب انسان و معرفی مستقیم ترین، کم خطر ترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به آن هدف، چشم اندازی را برای مشتاقان طریق کمال انسانی و بویژه علاقمندان جوان و مبتدی با بیانی رسا و روان ترسیم نماید .
جلسات سخنرانی راه شناسی در 54 جلسه ایراد شده است.
مرگ پايان «حركت‌هاي» زندگي ما نيست، بلكه تنها رها شدن روح از جسم و انتقال به بدن برزخي و عالم جديدي به نام برزخ است. هر خير و شري كه در دنيا هست، نمونه كوچكي است از آنچه كه كمال آن در آخرت وجود دارد.
اين دنيا با همه عظمتش در مقابل آخرت، مثل رحم مادر است در مقابل دنيا. انسان در دنيا مثل جنيني است كه با مرگ به عالم برزخ وارد و متولد مي‌شود. اين تولد، با رها ساختن بدن صورت مي‌گيرد. مثل خواب كه ما را وارد فضاي جديدي مي‌كند.
ما مسافريم
آيات و روايات به ما يادآوري مي‌كنند كه در دنيا مسافريم و بايد به عالم برزخ منتقل شويم. خداوند به پيامبر(صل الله وعلیه و آله)فرمود: (انّك ميّتٌ و انّهم ميّتون‌ـ اي پيامبر! تو مرده‌اي و ديگران نيز مرده هستند)، نه اين‌كه خواهي مرد. اين به معني نزديك بودن مرگ است.
پيامبر فرمود: (موتوا قبل ان تموتوا؛ قبل از آن‌كه شما را بميرانند، بميريد.) يعني در حالي كه جسم شما در اين دنياست، روح خود را به عالم برزخ بفرستيد و در همين دنيا با قوانين آخرتي كه محيط بر دنياست، زندگي كنيد. به همين دليل فرمودند: (الآخره محيطه بالدنيا ـ آخرت به دنيا احاطه دارد.)
چگونگي زندگي در برزخ، بسته به چگونه زيستن در دنيا
نوع زندگي سعادتمندانه يا پرعذاب در برزخ، بستگي به نوع زندگي ما در دنيا دارد. اگر جنين در رحم مادر زندگي موفقي را طي كند، در دنيا تولد سالمي خواهد داشت وگرنه تولدش آغاز عذاب‌هاي اوست.
بسيار بوده‌اند افرادي كه با آرزوهاي دنيوی محاسبات زيادي كردند و به آن‌ها نرسيدند. قرآن و معصومين به ما سفارش كرده‌اند غافل نشويم و براي كسب كمال روح تلاش كنيم، زيرا اصل شخصيت ما روح است و نه جسم و ماديات ما.
اصول حركت
الف ـ ضرورت عمل با معرفت:
حضرت علي(علیه السلام) فرمود: (ما من حركه الّا و انت محتاج فيها الي معرفه[1]‌ـ هيچ حركتي نيست مگر اينكه تو در آن نياز به معرفت داري.)
ب ـ آفات حركت بدون معرفت:
1 ـ امام صادق(علیه السلام )فرمود: (العامل علي غير بصيره، كالسائر علي غير طريق، لا تزيده سرعه السير الّا بُعداً ـ عمل‌كننده‌ بدون بصيرت، مانند كسي است كه در مسير درست حركت نمي‌كند. بنابراين هرچه سرعتش بيشتر باشد، از راه اصلي دورتر مي‌شود.
2 ـ امام صادق(علیه السلام ) فرمود: (من عمل علي غيره بصيره، كان يُفسده اكثر من ما يصلح ـ كسي كه از روي بصيرت عمل نكند، فسادش بيشتر از اصلاحش خواهد شد.)
رعايت اصول حركت و زندگي دنيا به سوي عالم برزخ:
وقتي مي‌گوييم مقصد زندگي ما عالم برزخ است، نبايد ذهنمان برود به لحظه‌اي كه از دنيا مي‌رويم، بلكه مقصود اين است كه تمام آنچه كه در زندگي دنيا انجام مي‌دهيم براي رسيدن به مقصد برزخ و آخرت باشد كه زندگي ابدي ما را تشكيل مي‌دهد.
هنگامي كه به ما بگويند 3 روز ديگر به يك اردو يا يك سفر چند روزه خواهيم رفت، ما چه مي‌كنيم؟ شروع مي‌كنيم به تهيه امكانات لازم، از پوشاك و خوراك و ساير ملزومات، وگرنه در مقصد با سختي و عذاب مواجه خواهيم شد.
بنابراين، براي انسان كه گريزي از رفتن به سوي مقصد برزخ ندارد، واجب است كه معرفت لازم را براي نحوه حركت و تهيه امكانات لازم به سوي آن عالم را كسب كند.
حركت مادي و معنوي: حركت و رشد انسان دو نوع است: مادي و معنوي. برخي افراد رشد مادي دارند، اما از رشد معنوي بي‌بهره يا كم‌بهره‌اند. رشد مادي به جسم مربوط است و رشد معنوي به روح.
مراحل حركت از رحم مادر به سوي دنيا
1 ـ سلول: پس از لقاح بين اسپرم مرد و تخمك ‌زن، يك سلول ايجاد مي‌شود.
2 ـ توده سلولي: سلول شروع به رشد مي‌كند و به سه قسمت تقسيم مي‌شود كه سه بخش بدن انسان را مي‌سازد.
3 ـ اندام‌سازي: اندام‌هايي مثل دست، پا، چشم، قلب، كليه، ستون فقرات و... در اين مرحله ساخته مي‌شود.
مراحل حركت از دنيا به سوي برزخ
حركت و رشد مادي: 1 ـ نوزادي، 2 ـ كودكي، 3 ـ نوجواني، 4 ـ جواني، 5 ـ ميانسالي، 6 ـ پيري. انسان در اين دوره‌ها براي انواع رشدهاي مادي و دنيايي تلاش مي‌كند.
حركت و رشد معنوي: رشد معنوي كسب فضايل اخلاقي و زدودن رذيله‌هاي اخلاقي است. روح كه اصل شخصيت انسان است بايد براي كسب نيازمندي‌هاي زندگي آخرتي آماده شود. شخصيت روح، از راه گوش، چشم، افكار، نوع ارتباط‌هاي ديني يا غيرديني و غذاهايي كه به آن داده مي‌شود، شكل مي‌گيرد.
نتيجه حركت آگاهانه و ناآگاهانه
نتيجه حركت و رشد آگاهانه در رحم مادر، تولد سالم و نتيجه حركت ناآگاهانه، تولد ناقص، بيمار و... است. ناقص‌الخلقه‌ها در رحم مادر، حركت و رشد ناآگاهانه‌اي داشته‌اند كه منطبق با نظام زيستي دنيا نبوده است. بنابراين، اگر آن‌‌چه كه براي زندگي ابدي آخرتي نياز داريم، در رحم دنيا كسب نكنيم، هنگام مرگ (تولد به برزخ) تولد سالمي نخواهيم داشت.
حركت آگاهانه، فقط كسب اطلاعات آخرتي نيست
حركت آگاهانه در دنيا، تنها اين نيست كه اطلاعات آخرتي داشته باشيم، بلكه مقصود اين است كه طوري در دنيا زندگي كنيم كه امكانات لازم براي زندگي در شرايط زيستي عالم برزخ را كسب كنيم. در همه كارها اعم از درس خواندن، شغل، تفريح، خانواده و جامعه، شخصيت ارزشمندي كسب كنيم تا آن را با خود به عالم برزخ ببريم، نه جاذبه‌هايي كه ما را در راه دنيا متوقف كند. بايد بتوانيم آنچه را که کسب کرده ایم به عالمي ببريم كه به قول قرآن: «يوم لا ينفع مال و لا بنون، الا من اتي الله بقلب سليم[2] ـ در آن روز، نه مال و نه فرزند به انسان نفعي نمي‌رساند، بلكه نفع از آن كسي است كه از دنيا با خود قلب سليمي بياورد.»
با چنين ديدگاهي، دنيا و آخرت را يكپارچه و متصل به هم مي‌بينيم، نه جدا از هم. پس بايد در عمر كوتاهي كه در هر لحظه مي‌توان سرنوشت ميليون‌ها سال را تعيين كرد، ياد بگيريم و عمل كنيم. اما نبايد مانند كساني باشيم كه 5 يا 10 سال كسب علم دنيايي مي‌كنند، اما از علوم آخرتي بي‌بهره‌اند. اينها مغضوب خداوند هستند.
پيامبر اكرم9 فرمودند: «ان الله يبغض كل عالم بالدنيا، جاهل بالآخره ـ خداوند بر هر عالم به دنيا كه جاهل به آخرت است، غضب مي‌كند.»
حضرت فرمودند: از ما نيست كسي كه يك روز در هفته را براي آموزش دينش قرار ندهد.
بنابراين در مدت محدود عمر، بايد در حركت به سوي آخرت، اين آگاهي را كسب كنيم كه اوضاع زندگي ابدي چگونه است و چه‌طور افراد را به بهشت راه مي‌دهند و سپس لوازم آن زندگي را در دنيا كسب كنيم.
براي حركت آگاهانه بايد كساني را الگوي خود قرار دهيم كه اين مسير را خوب مي‌شناسند. يعني پيامبر اكرم(صل الله و علیه و آله) و ائمه معصومين كه آموزش‌هاي لازم را براي اين حركت دیده‌اند.
فراموشي ابديت و زندگي جاودانه، منشأ اشتباهات در دنيا
فراموشي ابديت و زندگي جاودانه چيزي است كه موجب مي‌شود انسان، هرچه‌قدر هم از اوضاع زندگي آخرتي مطلع باشد، در دنيا به اشتباهات زيادي بيفتد و خود را ارزان بفروشد.
خداوند در قرآن حدود 80 مرتبه، «خلود و جاودانگي» زندگي انسان را يادآوري كرده و به همين دليل، معصوم7 فرمود: بهايي كم‌تر از بهشت براي شما نيست، پس خود را جز به بهشت نفروشيد.
علم به آخرت دو معنا دارد
1 ـ اطلاعات لازم را در مورد جايي كه مي‌خواهيم برويم و تا ابد در آن زندگي كنيم، كسب نماييم.
2 ـ تجهيزات لازم را براي سفر روح كسب كنيم، نه اين‌كه تنها به فكر توسعه مادي و آباد كردن دنيا باشيم.
معصوم7 فرمود: «الدنيا مزرعه الآخره ـ دنيا مزرعه آخرت است.» نتيجه اين مي‌شود كه به فرموده معصوم7: «الدنيا دار مَمَرِرّ و الآخره دار مقر[3] ـ دنيا سراي عبور است و آخرت سراي قرار گرفتن»
نتايج اصالت دادن به آخرت در دنيا
1 ـ اگر ما به آخرت اصالت بدهيم و بدانيم كه سرنوشت همه چيز را «تفكر آخرتي» تعيين مي‌كند، تمام حركت‌هاي خود را در دنيا بر همين اساس انجام مي‌دهيم. اجازه نمي‌دهيم هيچ عملي از ما سر بزند كه با اصول زندگي آخرتي منافات داشته باشد.
2 ـ بيش از آن‌كه براي نيازهاي زودگذر دنيايي خود نگران باشيم، نگران تهيه امكانات زندگي ابدي خواهيم شد.
3 ـ آماده مرگ (تولد براي زندگي شيرين ابدي) مي‌شويم.
4 ـ حتي جوان‌ها نخواهند گفت: «حالا خيلي وقت داريم»، چه رسد به افراد مسن و سالخورده.
5 ـ اصالت دادن به آخرت، منافاتي با نيازهاي دنيوي ندارد. زيرا حضرت علي( علیه السلام ) فرمودند: براي آخرت چنان باش كه انگار فردا خواهي مرد و براي دنيا چنان باش كه انگار هميشه زنده هستي.
6 ـ ‌اصالت دادن به آخرت، موجب مي‌شود انسان همه دارايي‌ها و توانايي‌هاي دنيوي خود را به استخدام آخرت درآورد.
7 ـ اصالت دادن به آخرت، مانع گناه و دلبستگي‌هاي حرام مي‌شود.
از فرمول نسبت هزاران نتيجه به‌دست مي‌آيد:
فرمول نسبت: «نسبت دنيا به آخرت مانند نسبت رحم مادر است به دنيا.»
قوانين اساسي حاكم بر حركت جنين از رحم مادر به سوي دنيا، شبيه قوانين حاكم بر حركت انسان از دنيا به‌سوي آخرت است.

انواع تولد در دنيا و آخرت: 1 ـ ناقص، 2 ـ بيمار، 3 ـ ضعيف، 4 ـ سالم، 5 ـ سالم قوي
1 ـ تولد ناقص
اگر جنين در رحم مادر، در مجرا و مسير حركت و رشد صحيح خود قرار نگيرد، ناقص‌الخلقه متولد مي‌شود و هنگام تولد، مثلاً چشم، گوش، دست و پا يا ساير عضوهاي اصلي را ندارد. چون اين نقص‌ها «برطرف‌كردني» نيستند، انسان همه عمر در عذاب است.
نبايد اين نقص‌ها را به حساب خداوند گذاشت، بلكه عوامل مختلفي از جمله جهالت پدر و مادر يا عوامل خارجي مثل جنگ و ... در اين نوع تولد مؤثر است. ضمناً خداوند قوانين تولد سالم را از طريق پيامبر صلوات الله علیه و ائمه: آموزش داده است. در احاديث آمده كه چه كنيد تا فرزند شما زيبا، عاقل، باهوش و سالم متولد شود.
اين نوع تولد در آخرت، مخصوص سه گروه است: 1 ـ كفار، 2 ـ منافقين، 3 ـ مشركين
علت عذاب ناقص‌الخلقه‌ها در دنيا و آخرت
در دنيا و آخرت قوانيني حاكم است كه هركس آن‌ها را رعايت كند، از عذاب در امان است وگرنه مشمول عذاب خواهد شد.
مثلاً در دنيا قانون طول موج وجود دارد. پس كسي كه ابزار گوش را در رحم مادر تهيه نكرده، نمي‌تواند صداها را از طريق امواج بشنود. كسي كه چشم تهيه نكرده، ابعاد رنگ‌ها، زيبايي‌ها و... را درك نمي‌كند. كسي كه دست و پا تهيه نكرده در عذاب است. اما همان‌گونه كه جنين تا وقتي كه در رحم مادر بود، عذاب نمي‌كشيد، انسان هم تا وقتي كه در دنيا به سر مي‌برد، عذاب آخرت را نمي‌كشد. دليلش اين است كه جنين در شرايط زيستي رحم، نيازي به ابزارهاي دنيايي نداشته است.
روحي كه ناقص‌الخلقه به آخرت منتقل شود و ابزار منطبق با شرايط زيستي آخرت را در دنيا تهيه نكند، تا ابد زندگي پر عذابي دارد. اما روحي كه با ابزارهاي منطبق با اصول زيستي آخرتي پيوند خورده، تا ابد با شادي و نشاط زندگي مي‌كند.
2 ـ تولد بيمار
بيماري‌هاي دنيا: اگر جنين در مسير حركت و رشد طبيعي قرار نگيرد، نوزاد هنگام تولد، هرچند كه عضوهاي اصلي را دارد، اما بعضي بيماري‌ها را هم دارد. مثل يرقان، گرفتگي يك رگ قلب، كج بودن استخوان دست، پا، يا دررفتگي لگن. ويژگي اين بيماري‌ها اين است كه «برطرف‌كردني» هستند.
نوزاد بيمار تا زماني كه يك، دو يا چند بيماري كه از رحم مادر با خود آورده برطرف نشود، در عذاب است. درمان برخي بيماري‌ها كوتاه مدت و برخي طولاني خواهد بود. اين بيمار تا زمان كسب سلامتي نمي‌تواند به كودكان سالم بپيوندد. (نوعي زندان)
بيماري‌هاي آخرت: در تولد بيمار، روح انسان هنگام انتقال، ناقص (همراه با شرك، كفر يا نفاق) نيست، بلكه با يك يا چند نوع بيماري متولد مي‌شود، ‌مثل حسادت، كبر، سوء خلق، زودرنجي، بدهكاري ،حق‌الناس، ضعف ارتباط با ديگران و...
روح متولد شده، بسته به نوع و تعداد بيماري‌هايي كه با خودش به همراه دارد، دو عامل عذاب و معطلي را براي درمان تحمل مي‌كند و تا زماني‌كه سلامت كامل (شرايط زيستي بهشت) را كسب نكند، شايستگي ورود به بهشت را پيدا نمي‌كند. به همين دليل خداوند دنيا را به خاطر دارا بودن قابليت رحمي نسبت به آخرت، محل مناسبي براي درمان ما معرفي نموده و ما را به تلاش براي كسب قلب سليم و زدودن آلودگي‌هاي روح دعوت مي‌نمايد. از طرفي دوران جواني، اهميت بسزايي در خودسازي دارد، چرا كه بيماري‌ها هنوز در روح انسان عميقاً ريشه ندوانيده‌اند و با تلاش كم‌تر و در زمان كوتاه‌تر قابل درمانند.
اما اگر انسان در دنيا بيماري‌هاي روح را درمان نكند، حتي اگر به مقام «سعد» (از اصحاب پيامبر9) برسد، گرفتار عذاب شديد قبر خواهد شد.
3 ـ تولد ضعيف: برخي نوزادها نه ناقص و نه بيمارند، بلكه ضعيف هستند و قادر به ملحق شدن به زندگي عادي دنيا نيستند. آنها را در دستگاه قرار مي‌دهند تا با دارو تقويت شوند.
روح در اين تولد، با نقص يا بيماري منتقل نمي‌شود، بلكه همانند نوزادي سالم ولي ضعيف به برزخ منتقل و متولد مي‌گردد. ضعف‌هاي اعتقادي در دنيا مثل ضعف در توحيد، نبوت و... چنين تولدي را در پي دارد.
اما روح متولد شده، پس از طي مراحل آموزشي، آمادگي ورود به بهشت را كسب مي‌نمايد. نوع آموزش‌ها نيز به نوع و درجه ضعف روح منتقل شده بستگي دارد.
درمان قبل از تولد به دنيا و آخرت
خداوند در رحم دنيا «وسايلي» را فراهم آورده تا ضعف مؤمنان را قبل از تولد به عالم برزخ درمان كند. استفاده از اين وسايل، ما را در كسب «قلب سليم» مدد مي‌رساند. يكي از اين وسايل، توسل به معصومين: است كه فرمود: «نحن الوسيله ـ ما وسيله‌ايم.»
اين وسايل در مورد افرادي كه بيماري‌شان شديد است، كارساز نمي‌شود و آن‌ها با بيماري و ضعف به عالم برزخ متولد مي‌شوند و كار در آن‌جا سخت‌تر است.
اين درمان شبيه درمان‌هايي است كه در مورد جنين بيمار انجام مي‌شود. جنين را از رحم مادر بيرون مي‌آورند، قلب، كليه يا بيماري ديگرش را درمان كرده و به رحم مادر برمي‌گردانند تا به رشد طبيعي خود ادامه دهد و سالم متولد شود.
4 ـ تولد سالم
اين تولد نه ناقص است، نه بيمار و نه ضعيف، بلكه «سالم» است.
انسان‌هايي كه سالم به برزخ متولد مي‌شوند، در دنيا اهل مراقبت نفس بوده و متوجه اعمال خويش مي‌باشند. زماني كه روحشان به گناهي آلوده شد، با توبه و استغفار به درمان بيماري مي‌پردازند و در صورت ايجاد هر شك و شبهه‌اي در مسائل عقيدتي، سريعاً نسبت به رفع ضعفشان اقدام مي‌كنند. در نتيجه در هنگام تولد با به همراه داشتن «قلبي سليم»، دچار معطلي و عذاب براي درمان نخواهند شد و به بهشت ابدي خداوند داخل مي‌گردند.
5ـ تولد قوي
الف)‌ تولد قوي از رحم به دنيا:
در اين تولد، جنين به دليل آمادگي‌هايي كه داشته و آمادگي‌هاي خود رحم، رشد مناسبي در رحم كرده است. به همين دليل، بعد از تولد، از نوزادهاي سالم ديگر، بهره‌برداري بيشتري از دنيا مي‌كند.
والدين در 6 ويژگي جنين مؤثرند: 1 ـ سلامت، 2 ـ قدرت، 3 ـ زيبايي، 4 ـ‌اخلاق، 5 ـ هوش، 6 ـ عقل
برخي عواملي كه در اين 6 مورد تأثير دارند: 1 ـ زمان آميزش و بسته شدن نطفه، 2 ـ مكان آميزش، 3 ـ نحوه آميزش،
4 ـ غذاي قبل از آميزش، 5 ـ آمادگي روحي و ذكرهاي قبل از آميزش، 6 ـ مراقبت‌هاي دوران بارداري
ب) تولد قوي از دنيا به آخرت:
در اين تولد، روح در كسب معنويات دنيا، سعي مي‌كند بهترين‌ها باشد. در مقابل آلودگي‌هاي ظاهر و باطن حساس است. در صادرات و واردات قلبي،‌اهل پاكي و مراقبت است. چنين روح‌هايي «السابقون السابقون» هستند و در خوبي‌ها از ديگران سبقت مي‌گيرند. احكام خدا را بر زندگي و تمايلات خود حاكم مي‌كنند. نيازهاي آخرتي خود را فداي دنيا نمي‌كنند. چون عمر گران‌ترين سرمايه‌ كسب و تهيه از دنيا است و پس از تولد (مرگ) بايد در زمان بسيار طولاني، ثانيه به ثانيه‌ آن را حساب پس بدهند، اين‌گونه روح‌ها در مصرف بيهوده و نادرست عمر بخل مي‌ورزند. آن‌ها سعي مي‌كنند در دنيا حساب شده و منظم زندگي كنند و با ابديت انس بگيرند تا مرگ برايشان غريب و وحشتناك نباشد، بلكه عزيز و دوست‌داشتني باشد.
تولد سالم چگونه به‌دست مي‌آيد؟
پس از تولد در آخرت (مرگ)، هيچ‌يك از چيزهايي كه در دنيا براي كسب آن‌ها وقت گذاشته‌ايم به درد ما نمي‌خورند، مگر «الا من اتي الله بقلب سليم ـ مگر كسي كه قلب سليم با خود بياورد.» «قلب سليم» تنها از راه كنترل غرايز و تمايلات نباتي و حيواني، و به كمال رساندن استعدادهاي انساني به‌دست مي‌آيد كه خداوند براي آن‌ها خود را «احسن الخالقين» ناميده، نه براي استعدادهاي نباتي و حيواني.
شناخت محسوسات دنيا، براي درك كمالات انساني
محسوسات دنيا چهار دسته هستند و هر يك داراي كمال مخصوص خود هستند.
1 ـ جمادات: خاصيت عنصري دارند، رنگ و شكل مي‌پذيرند و فضا را اشغال مي‌كنند.
2 ـ نباتات: علاوه بر كمالات جمادات، رشد و توليدمثل مي‌كنند و زيبايي و قدرت بدني دارند.
3 ـ حيوانات: علاوه بر كمالات جمادات و نباتات، غريزه، غضب، شهوت و عاطفه دارند و به همنوع كمك مي‌كنند.
4 ـ انسان‌ها: علاوه بر كمالات نباتات و حيوانات، استعداد اشرف مخلوقات شدن دارند كه ساير موجودات هرچه‌قدر هم تلاش كنند، به اين مقام نمي‌رسند.
[1]بحار ج 74 ص 268
[2] سوره شعراآیه 89-88
[3] بحارالانوار ج75 ص