انسان در گستره منازل اخرت 13

«شب سی ام ماه مبارک رمضان»
پیامبر اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم»: بر میت هیچ ساعتی سخت تر از شب اول قبر نیست، پس رحم نمائید به مردگان خود با صدقه.
صدقات خیلی کمک حال اموات است.
با کمک غذایی و لباسی به فقرای واقعی می توانیم به آنها کمک کنیم، اما اینها سرمایه گذاری موقت است.
کمک به مسجد وحرم و... سرمایه گذاری دائم است. چون انسان های زیادی از قبل از این حرم و مسجد و حسینیه هدایت می شوند.
اطرافیان میت وقتی برای او خیری می فرستند، نباید خودخواهی کنند و این خیر را فقط برای میت خود بفرستد بلکه از خداوند شادی و آرامش تمام اموات را بخواهند.
نماز هم از فشار قبر میت می کاهد، اگر هم اهل عذاب نباشد بر درجات او افزوده می شود.
یک انسان عاقل که قیامت را باور کرده، بیشترین سرمایه گذاری اقتصادی اش برای آخرتش است.
خودش می خواهد مصرف کند ولی از آخرت خودش هم دریغ و بخل دارد.
اما کسی که باور دارد هرلحظه قرار است به یک ابدیت تنها و غریب منتقل شود، خیلی با شتاب باقیات صالحات را برای خودش می فرستد.
کسانی که می خواهند واقعاً شاد زندگی کنند، آرام باشند و موفق به خودسازی شوند، برای اینها یک غم خیلی قشنگ است و آن غم آخرت است.

انسان در گستره منازل آخرت 12

«شب بیست و نهم ماه مبارک»
قبر ما، نفس ماست و برای برداشتن فشار از قبر انسان باید در دنیا فشار را از نفسش بردارد و مهم ترین راه برای این کار رفاقت با خدا و کلامش و محبت اهل بیت و پیامبر است که بتوانیم فشارهای عصبی را با یاد آخرت و قبر از خودمان برداریم.
از عوامل مهم برداشتن فشار قبر، خوش اخلاقی است.خوش اخلاقی یعنی انسان بتواند در تمام شرایط شاد باشد، آرامش و نشاط داشته باشد.نصف شخصیت فرد عاقل تحمل و نصف دیگر آن بی خیالی است. برای تمرین خوش اخلاقی و خوب بودن هیچ میدانی راحت تر و در عین حال سازنده تر از خانواده نیست. از عوامل دیگر برداشتن فشار قبر، انس با کلام حق تعالی است.
کسی که فشارهای روحش را با قرآن می گیرد پس قرآن توانسته روح او را شاد کند و همین عامل او را در بعد از مرگ شاد نگه می دارد.
انس با کلام الله بخصوص سوره های خاص باعث شادی نفس انسان می شود به شرط رعایت دستور امام علی «علیه‌السلام» که می فرمایند هیچ خیری نیست در قرائت قرآنی که در آن تدبر و تعقلی نباشد.
سورۀ یاسین از سوره های خیلی قدرتمند است، سورۀ تکاثر انسان را از بسیاری از وسوسه ها و ناآرامی ها و چشم و هم چشمی ها نجات می دهد. این سوره را گفته اند اگر کسی قبل از خواب بخواند فشار قبر ندارد.
پیامبر می فرمایند: صلوات بر من سبب نورانیت قبر است.
صلوات به قدری عظمت دارد که ثواب تهلیل و تکبیر و تسبیح و تحمید را یکجا دارد و جمیع تمام عقاید است.
عامل دیگر برداشتن فشار قبر، حج است.
امام صادق«علیه‌السلام» می فرمایند: هرکس چهار بار حج انجام دهد، فشار قبر ندارد.
عامل دیگر، مردن بعد از ظهر پنج شنبه تا قبل از ظهر جمعه است. خدا برای اینکه به بندگان قدر و منزلت شب و روز جمعه را بفهماند، چنین پاداشی برای آن قرار داده است.عامل دیگر «جریدتین» است که منظور دو چوب خیس است که اگر زیر بغل میت با او دفن کنند تا وقتی این چوب ها در قبر خیس هستند، خیسی مانع عذاب و وحشت می شود و دیگر عامل آب ریختن روی قبر است، امام صادق”علیه‌السلام» می فرمایند: وقتی آب روی قبر می ریزید تا وقتی خاک قبر خیس است، میت عذاب ندارد.

انسان در گستره منازل آخرت 11

«شب بیست و هشتم ماه مبارک» 
قرآن تخصصی ترین کتاب عالم است.
همان خدائی که همۀ الکترون ها و سلولها و خاک و گیاهان و زمین و آسمان و کهکشان و... را خلق کرده، این کتاب را نیز فرستاده است.
در قبر وقتی از شخص سؤال می کنند اطلاعاتت را از کجا آوردی؟ پاسخ می دهد کتاب خدا را خواندم و ایمان آوردم و تصدیق کردم.
از بیست و هفت پایه علم تا ظهور امام زمان تنها دو پایه طی می شود و بیست و پنج پایۀ دیگر را امام زمان با استفاده از قرآن طی می کند.
خداوند در آغاز قرآن می فرماید: ذلک الکتاب لاریب فیه؛ یعنی اگر می خواهی وارد این کتاب شوی با شک و تزلزل وارد نشو که اگر اینگونه باشد این کتاب تو را هدایت نمی کند، مریض و دور می شوی. اول باور کن، ان وقت می بینی که چگونه به دانش و حکمتت می افزاید.
اصل اصالت تخصص که همۀ انسان ها بلاء استثناء آن را قبول دارند این است که برای هر وسیله ای و هر مصنوعی در چهار مرحله تعریف، راه اندازی، بهره برداری، و اصلاحات به سازنده سیستم نیاز است.
خداوند در روز قیامت با استفاده از این اصل انسان ها را محکوم می کند.
بعضی انسان ها هستند که نکیر و منکر اصلاً برای سؤال پرسدن پیش آنها نمی روند چون می گویند ما برویم آنها از ما ایراد می گیرند، یکی از این دسته شهداء هستند، شهید سؤال ندارد... زیرا پیغمبر فرمود: اینها زیر برق شمشیر جواب همۀ سؤالها را داده اند.
معصوم می فرمایند: خدایا نکیر و منکر را از من دور کن و بشیر و مبشر را نشانم بده.
امام صادق «علیه‌السلام» می فرماید: از میت در قبرش از پنج چیز سؤال می کنند: نماز و زکات و حج و روزه ولایت ما اهل بیت خیلی قدرتمند است و از ده قسم شفاعت در آخرت، نه قسمش مربوط به حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» است.
پدر و مادرها هرچقدر در حق فرزندان کوتاهی و ظلم کرده باشند همین که ولایت را به آنها منتقل کرده اند، حق بزرگی بر گردن آنان دارند.
وقتی مؤمن داخل قبرش می شود نماز سمت راست، زکات سمت چپ، نیکی هایش سایه می اندازد رویش و صبر می رود یک گوشه ای قرار می گیرد. وقتی فرشته ها می آیند برای سؤال، صبر به نماز و زکات و خوبی هایش می گوید: این به عهده شما بروید نجاتش بدهید، اگر کم آوردید بسپاریدش به من.

انسان در گستره منازل آخرت10

«شب بیست و هفتم ماه مبارک»
منظور از قبر عالم ملکوت و برزخ است که میلیاردها برابر پیشرفته تر و بزرگ تر و باعظمت تر از اینجاست.امام صادق”علیه‌السلام» می فرمایند: برزخ همان قبر است و آن پاداش و عقاب بین دنیا و آخرت است. قاعده کلی قبر: هرچه انس و تعلق به طبیعت بیشتر شود، وحشت در عالم قبر هم بیشتر می شود.تعلق یعنی وابستگی که مانع آماده شدن برای مرگ و وفات و زندگی در برزخ شود. انسان عاقل کسی است که ضمن اداره دنیا و استفاده از دنیا، تعلقش به آخرت است.
آدم بهشتی کسی است که انتخاب ها، رفتارها، ارتباطات و افکارش را اول با آخرت تنظیم می کند بعد براساس دنیا.
قدم اول برای اینکه خودسازی انسان آغاز شود این است که خود را عبد و تسلیم خدا بداند و هیچ طرح و برنامه ای برای خود نداشته باشد.
چیزهایی که وحشت قبر را آرام می کند: انس با خدا، محبت و ولایت اهل بیت”علیه‌السلام»
ولایت خیلی در برزخ و قیامت به انسان کمک می کند اما برای استفاده از این کمک ها، فرد باید در دنیا این ولایت را کسب کرده باشد.
پیامبر اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم» می فرمایند: مودت نسبت به من و اهل بیتم در هفت جا به داد شما می رسد:
1- هنگام وفات، 2- قبر، 3- هنگام زنده شدن مردگان در قیامت، 4- هنگام دریافت نامه عمل، 5- هنگام حساب و محاسبه، 6- هنگام سنجیدن اعمال بر ترازوی قسط و عدل، 7- عبور از صراط. صراط درون جهنم است و هیچ کس نیست مگر از جهنم بگذرد تا وارد بهشت شود.
امام خمینی(ره) فرمودند: دنیا متن جهنم است.
صراط موقع وفات تمام می شود و انسان یا به بهشت می رود یا به جهنم.
سومین عامل آرامی وحشت قبر، رکوع صحیح است و رکوع یعنی فرد خدای احد و واحد را ببیند که قدرت و اراده و خیر محض است و اگر کسی با این دید رکوع کند، بسیار عاشقانه است.
چهارمین عامل که بر عهده بازماندگان میت است نه خود او، قرآن و ادعیه برای میت و همچنین نیکو دفن کردن است.

انسان در گستره منازل آخرت 9

«شب بیست و ششم ماه مبارک»
نبی اکرم «صلی‌الله علیه و آله و سلم»: من هیچ منظره ای را ندیدم مگر اینکه قبر از آن ترسناک تر است.
پیامبر اکرم «صلی‌الله علیه و آله و سلم»: وقتی دشمن خدا به طرف قبرش حمل می شود، با کسانی که او را به طرف قبر می برند سخن می گوید و ندا می کند، برادران من شما بپرهیزید از آن چیزی که من در آن افتادم، من شکایت می کنم به شما از دنیایی که مرا فریب داد. به آن اعتماد کردم ولی دنیا مرا محکم به زمین زد، شکایت می کنم به شما از برادران هوسرانم که مرا اول خوشحال کردند. تا اینکه با آنها مساعدت کردم و با آنها یکی شدم، تا اینکه با آنها مساعدت کردم از من برائت جستند و مرا خوار و رها کردند.
مشکلی که اکثر انسان ها دارند این است که دردنیا همه عمر خود را صرف تلاش اقتصادی برای خانواده می کنند و چیزی برای آخرت خود ذخیره نمی کنند، حال آنکه اموالی که جمع کرده اند، لذتش برای دیگران و وارثان است و حسابرسی به آن برای خود شخص.
معصومین می فرمایند: همۀ انسان ها با فرشتگان مجالست و هم نشینی دارند، وقتی هریک از آنها بمیرد دو فرشته مأمور نوشتن اعمال خود را می بینند، اگر فرد میت فرمانبردار خدا باشد به او می گویند: خدا به تو پاداش نیک دهد، چه بسیار نشست های خوبی با ما داشتی و اگر گناهکار باشد می گویند خدا به تو پاداش خیر ندهد، چه بد مجالستی با ما داشتی و چه بسیار اعمال ناصالحی در برابر ما انجام دادی.
پیامبر اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم» می فرمایند: چون دشمن خدا را برداشتند تا به سوی قبرش ببرند با صدای بلند به آنانکه جنازه اش را می برند می گوید: برادرانم آیا شکایت مرا نمی شنوید، نسبت به آنچه سر این برادر بدبختتان وارد شد، دشمن خدا مرا فریب داد و مرا به بدبختی وادار کرد، آنگاه مرا رها کرد. برایم سوگند یاد کرد که خیرخواه من است اما به من خیانت کرد، از دست دنیا شکایت می کنم که مرا فریب داد تا بدان دل بستم ناگاه مرا به زمین زد. به شما شکایت می کنم از دوستانم که اهل هوا و هوس بودند و مرا گرفتار کردند، سپس از من بریدند و مرا ذلیل کردند. به شما شکایت می کنم از فرزندان که از آنان حمایت کردم، و آنان را به خودم مقدم داشتم ولی آنان مال مرا خوردند و مرا واگذاشتند، به شما شکایت می کنم از ثروتم که حق خدا را از آن نپرداختم، پس وبالش بر من شد و سودش به دیگری رسید. شکوه می کنم از خانه ام که چقدر برای آبادی اش خرج کردم و اکنون دیگری در آن سکنی گزیده است. و شکوه می کنم از مدت طولانی ماندنم در قبر. ای برادران تا آنجا که می توانید از من درس بگیرید و بپرهیزید از آنچه که به من رسید تا به شما نرسد، من به آتش و ذلت و غضب خدای جبار بشارت داده شدم، ای وای بر من به خاطر کوتاهی هایی که در اطاعت خدا کردم، وای بر من که شفاعت کننده ای که شفاعتش پذیرفته شود و دوستی که به من ترحم کند نیست. اکنون اگر برایم بازگشتی بود من از اهل ایمان بودم.
امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می فرمایند: ای صاحبان چاره و عقیده و فهم و خبر، به یاد بیاورید جاهایی را که پدرانتان به زمین خوردند، شما نزدیک هستید که جان هایتان خارج شود و بدن های شما به زودی عریان می شود و اموال و میراث هایتان نزدیک است تقسیم شود، ای صاحبان عشوه گری و شکوهمندی و زیبایی، شما به خانه ای می روید که ژولیده است و جایگاهی که غبارآلود است و با صورت در قبر می خوابانندت و ملاقات کننده هایت بسیار کم هستند و کارگران آن بسیار کم اند تا اینکه قیامتی شود و بتوانی از آن خارج شوی و برانگیخته شوی برای حشر و حساب.
یکی از عبادات برای تذکر انسان، رفتن به قبرستان است. معصوم«علیه‌السلام» می فرماید: در چند مورد به قبرستان بروید: 1- موقع شادی که ببینید آخر این شادی ها این جاست. 2- موقعی که خیلی غمگین هستید ،ببینید که از شما خیلی غمگین تر و گرفتارتر هست.
امام باقر «علیه‌السلام» می فرمایند: نگاه کنید به این قبرها که مثل یک سلسله خط جلو خانه ها ردیف شده، لحدها نزدیک هم و آرامگاهها کنار هم قرار گرفته، اما هیچ کدام نمی توانند یکدیگر را ببینند و ملاقات کنند و هرکس گرفتار خود و قبر خودش است.
امام کاظم «علیه‌السلام» کنار قبری رفتند و فرمودند: چیزی که آخرش این است، بهتر است آدم از اول دل نبندد.

انسان در گستره منازل اخرت 8

شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان
وجود شیطان برای نظام خلقت لازم است، چون کارش ایجاد وسوسه و میدان برای ابراز توانمندیهای ایمانی و انسانی انسان هاست. اگر شیطان وسوسه نکند، انسان نمی تواند در پاسخ به شیطان، ایمان و تقوا و عشق و علاقه خود را به خداوند و معصومین”علیه‌السلام» ابراز کند.
کسانی که دائماً از شیطان شکست خورده اند و به وسوسه ها و تهدیدهای او جواب مثبت داده اند، در سکرات موت نمی توانند حریف شیطان شوند.
هرپیامی که نشاط را در ما به وجود می آورد و غصه برایمان می آورد قطعاً از ناحیه شیطان است.
هرچقدر پاکیزه تر باشیم و تعلقمان به دنیا کمتر باشد و بیشتر با شیطان مبارزه کنیم سکرات مرگ آسان تر خواهد بود.
امام صادق«علیه‌السلام» می فرماید: هیچ کس نیست که زمان مرگش برسد مگر اینکه شیطان یکی از شیاطین را مأمور کند که برود او را دستور بدهد به کفر و تشکیک کن تا اینکه بمیرد . اگر مؤمن باشد شیطان هیچ کاری نمی تواند بکند و حالا اگر از شما بر سرِ مردهایتان که حالت احتضار داشتید رفتید تلقین کنید به آنها، شهادت به وحدانیت خدا و شهادت به رسالت پیغمبر تا اینکه بمیرد.
منزل دوم: قبر
هر انسان در قبر با چند مسئله روبه رو است: 1- وحشت قبر، 2- سؤال، 3- حساب
پیامبر اکرم «صلی‌الله علیه و آله و سلم» می فرمایند: آغاز عدل آخرت، قبر هست، یعنی آخرت و قبر برای این است که عدالت رعایت شود و خود حیات هم معنا پیدا کند.
نبی اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم» می فرماید: هیچ روزی بر قبر نمی گذرد مگر اینکه قبر در هر روز این سخن را به انسان می گوید: من خانه غربت هستم، من خانه تنهایی هستم، خانه خاک، خانه عقرب ها و کرم ها؛
امام علی«علیه‌السلام»: کسی که خانه آخرتش را آابد کند، او عاقل است.
وقتی شخص مؤمنی دفن می شود قبر به او می گوید خوش آمدی، و وقتی شخص فاجر و گناهکاری دفن می شود قبر به او می گوید خوش نیامدی.
برای اینکه قبر به انسان خوش آمد بگوید باید با قبر خود که درواقع نفس خود اوست رفیق شود ویکی از ملاک ها، تنهایی است.انسان باید ببیند در تنهایی عقربه ذهن و دلش به سمت تنهایی قبر و آخرت می رود یا به سمت طبیعت و تجملات آن.

انسان در گستره منازل آخرت 7

«شب بیست و چهار ماه رمضان»
عوامل آسانی سکرات موت
1- صله رحم: انسان به هیچ وجه نباید پیوند خود را با خویشان خود قطع کند حتی اگر کافر هم باشد.امام صادق«علیه‌السلام» می‌فرماید: هرکس می‌خواهد سکرات موت بر او آسان شود باید صله رحم انجام دهد و به پدر و مادر خود نیکی و احسان نماید .
- نیکی به پدر و مادر؛چنین کسی در حیات خود هرگز فقر به او نمی رسد و زندگی دنیا بر او آسان می‌گذرد.
3- کمک به فقرا و افراد بی بضاعت: امام صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: هرکه بپوشاند برادر خود را جامه زمستانی یا تابستانی، خداوند او را جامه های بهشتی می‌پوشاند و سکرات موت را بر او آسان می‌کند و گشاده می‌کند بر او قبرش را. انسان باید فقرا را قلباً دوست داشته باشد، حفظ ارتباط با فقرا و رفت و آمد با آنها تأثیرات شگفت انگیزی را در نظام زندگی فردی و اجتماعی می‌گذارند.
4- روزه گرفتن: امام صادق«علیه‌السلام» درباره روزه ماه رجب به یکی از اصحاب خود می‌فرمایند: ای سالم، هرکس یک روزه، روزه از آخر این ماه بگیرد خدا او را ایمن گرداند از شدت سکرات موت و هول بعد از مرگ و عذاب مرگ. فرمول کلی برای آسانی مرگ: آسان گیری در زندگی، آسان مردن و گشایش قبر را در پی دارد.
از خصوصیات مؤمن این است که آسان گیر است مگر در واجبات و مقررات الهی؛
خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: هیچ بنده‌ای نیست که من بخواهم او را وارد جهنم کنم مگر اینکه بدن سالم به او می‌دهم، اگر این همه طلبش از من بود به خاطر کارهای خیرش که هیچ، والا به او امنیت می‌دهم از سلاطین زمان خودش و اگر این همه طلبش از من بود که هیچ، والا به او وسعت رزق و برکت مال می‌دهم و اگر با این قضیه هم تصفیه نشد و طلبکار بود، وقت مردنش به او آسان می‌گیرم تا موقع مردن هیچ حسابی با من نداشته باشد بعد وارد جهنم می‌شود.
هرچه سطح طبیعت بیشتر می‌شود دل انسان پخش تر می‌شود و موقع مردن به صد چیز وابسته است و جمع نمی شود.آرزوهایی که افراد موقع مرگ دارند متفاوت است، از نوع آرزوهای افراد و نوع استقبال آنها نسبت به مرگ معلوم می‌شود که یک نفر چه دوران و گذشته‌ای داشته است. انسان می‌تواند با تمرکز و عبادت و ذکر، عالم اول و وطن اولیه خود را به خودش یادآوری کند و در این صورت می‌تواند موقع مرگ به راحتی و با آرامش خاطر به سوی خدا برود.
کسانی که گناهکارند، همیشه توبه را برای لحظات آخر عمر می‌گذارند اما خداوند در قرآن می‌فرماید: توبه مال کسانی نیست که گناه می‌کنند تا اینکه مرگشان می‌رسد به خدا عرض می‌کنند ما الآن دیگر توبه کردیم، این توبه پذیرفته نیست.
آرزوی دوم آنها این است که خدایا اگر توبه من را قبول نمی‌کنی مرگ را به تأخیر بینداز تا کارهای صالح انجام دهیم اما خداوند می‌فرماید: خواب یک نوع مرگ است، شما این همه خوابیدید و مردید و بلند شدید اما توبه نکردید و این حرف، حرف بیخودی است.

انسان در گستره منازل آخرت 6  

«شب بیست و سوم ماه رمضان»
پیامبر اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم»: همراه دنیا آخرت است و آخرت، دنیا را احاطه کرده است.
انسان هم زمان دو زندگی خود را در دنیا و آخرت پیش می‌برد و با انتخاب‌ها و ارتباطات و رفتارها و افکارش، زندگی آخرت خود را می‌سازد. یک جنین در رحم بیشتر وقت و استعدادش را صرف دنیا می‌کند تا رحم و اگر این جنین تولد ناقص و یا بیمار به دنیا داشته باشد یعنی چیزهایی را که لازم داشته در این دنیا به همراه نیاورده باشد، این دنیا نیست که او را اذیت می‌کند بلکه عدم تطبیق با دنیا برایش آزار دهنده است.
آخرت هم یک محیط و یک فضاست و همه انسان‌ها وارد یک محیط می‌شوند اما این فضا، اگر ابزار استفاده از آن را داشته باشند بهشت وگرنه برای آنها جهنم خواهد بود. ائمه وقتی در قبر بالای سرِانسان می‌آیند در لحظه سکرات براساس آنچه که با خود آورده است با او برخورد می‌کنند. جهنم بیمارستان بهشت است، هرچه تعداد بیماریهای انسان بیشتر باشد باید مدت طولانی تری در جهنم بماند.
اگر انسان در دنیا نتواند با خانواده آسمانیش شاد باشد و برایش اینها مهم نباشند، در بهشت هم نمی تواند با آنها شاد باشد. هرچه انسان در دنیا شاد و آرام باشد، موقع مردن و در برزخ هم شاد و آرام خواهد بود.
اگر انسان بتواند از زیبایی های این دنیا لذت ببرد، از ضریب چند میلیارد برابر آن در آخرت هم لذت خواهد برد اما اگر در اینجا نتواند از کم آن لذت ببرد، هرگز در آخرت لذتی نخواهد داشت.اثر ذاتی ایمان در مؤمن شادی و انبساط اوست همان طور که اثر ذاتی آب رفع تشنگی و خیسی آن است.

انسان در گستره منازل آخرت 5

«شب بیست و دوم ماه رمضان»
انس با حق تعالی مهم ترین عامل آسانی سکرات موت
دوستی با پیامبر و آل او بعد از توحید مهم ترین چیزی است که در آسانی جان دادن نقش دارد.
نبی اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم»: هرکس که علی را دوست داشته باشد، خداوند سکرات موت را بر او آسان می‌کند.
انسان دائماً در نماز می‌خواهد به راه کسانی که خداوند به آنها نعمت داده هدایت شود، یعنی ائمه اطهار.
انسانها برای اینکه بخواهند موت آسانی داشته باشند باید با این اشخاص در این دنیا رابطه داشته باشند، چون به قول نبی اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم»: أئمَه مع مَن أحب، انسان با کسی محشور می‌شود که دوستش دارد. کسی که به فعل و روش گروهی راضی باشد خداوند او را با آنها محشور می‌کند. پیامبر«صلی‌الله علیه و آله و سلم»: کسی که خودش را شبیه گروهی درآورد، با آنها محشور می‌شود.
خداوند در قرآن می‌فرماید: کسی که خدا و رسول او را تبعیت کند با کسانی همراه است که خداوند به آنها نعمت داده است و در رأس آنها پیامبران هستند و سپس صدیقین، شهدا و صالحین. بزرگی روح هرکس از نوع دغدغه‌ها و اهداف زندگیش شناخته می‌شود.پیامبر می‌فرماید: موت برای مؤمنین کفارۀ گناهانشان است. بعضی افراد مؤمن هستند که یک مقدار گناه دارند که توبه نکرده اند و پاک نشده اند، خداوند متعال برای اینکه اینها گرفتار برزخ و جهنم نشوند در سکرات موت به آنها سختی می‌دهد.امام کاظم«علیه‌السلام» می‌فرمایند: موت مؤمنان را تصفیه می‌کند، آخرین دردی است که به مؤمن می‌رسد.
امام صادق«علیه‌السلام» از قول خداوند می‌فرماید: هیچ بنده‌ای نیست مگر اینکه من بخواهم او وارد بهشت شود، پس برای این امر او را مریض می‌کنم اگر این کفاره گناهانش شد که شد وگرنه، سلطان بد یا مدیر بد بر او حاکم می‌کنم و اگر این کفاره گناهانش شد که شد وگرنه روزی اش را تنگ می‌کنم که این کفاره گناهانش شود و اگر نشد موقع مردن در فشار قرار می‌گیرد.تا اینکه تمام گناهانش پاک شود و آمرزیده شود و او را داخل بهشت می‌کنم.


انسان در گستره منازل آخرت 4

«شب بیست و یک ماه رمضان»
حضرت امیر«علیه‌السلام»: مرگ سختی‌ها و گرداب هایی دارد که بسیار ترسناک تر از آن است که بتوان وصفش کرد.
انسان باید از بد مردن به خدا پناه ببرد، یکی از دعاهای مهم در ماه مبارک رمضان، طول عمر و عاقبت به خیری انسان است و این که از خدا کشته شدن در راه خودش را بخواهد.
انسان هرگز نباید به گذشته خود مغرور شود و نباید مطمئن باشد که عاقبت به خیر می‌شود.
نبی اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم»: انسان زمان های طولانی اعمالش بهشتی است ولی خاتمه کار عمل جهنمی‌هاست.
هیچ مؤمنی نباید انسان گناهکار را ریز و کوچک ببیند، انسان باید دائماً با دل نگرانی ختم به خیر عاقبتش را از خداوند بخواهد.
عبادات نباید انسان را مغرور کند و پشتوانه گناهان بعدی او باشد.
حضرت علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند: حقیقت سعادت این است که عمل انسان به یک عمل سعادتمندانه ختم شود و حقیقت شقاوت این است که عمل انسان به عمل اهل شقاق ختم شود.
پیامبر«صلی‌الله علیه و آله و سلم» می‌فرمایند: مؤمن همیشه از سوء عاقبت می‌ترسد. مؤمن به همان اندازه که از سوء عاقبت می‌ترسد، به حسن عاقبت خودش امیدوار است. هیچ کس حتی مؤمنان هم عاقبت خود را نمی دانند به همین دلیل در نماز می‌گویند اهدنا الصراط المستقیم.
آفت های سختی سکرات موت:
1- پیوند نداشتن با اهل بیت«علیهم السلام»
2- شیطان
3- ندیدن حقیقت انسانی خود
4- نماز: انسان زمانی که بتواند بین کار دنیا و نماز تشخیص اولویت بدهد، می‌تواند لااله الّا الله بگوید.
5- عاق والدین
6- قطع رحم
عواملی که جان دادن انسان را آسان می‌کند:
1- انس با حق تعالی
2- دوستی محمد و آل«صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
پیامبر اکرم«صلی‌الله علیه و آله و سلم» می‌فرمایند: سوگند به خداوندی که جانم در دست اوست، روح مؤمن از او جدا نمی شود مگر اینکه هنگام موت به همراه ملک الموت، مرا و علی و فاطمه و حسن و حسین را می‌بیند، پس اگر از دوستداران ما بود ما را می‌بیند و من به ملک الموت می‌گویم با او مدارا کن که او مرا و اهل بیت مرا دوست می‌داشت و اگر از دشمنان ما باشد به ملک الموت می‌گوییم که به او سخت بگیرد که او مرا و اهل بیت مرا دشمن می‌داشت.
این که چگونه پنج تن را می‌بینیم بستگی به این دارد که رابطه ما در اینجا با آنها دوستانه و گرم است یا ضعیف و خشن؛
سینه زن ها، گریه کنان، کسانی که اهل نذر هستند بدعاقبت نمی شوند، ارتباط با ایشان باید از طریق دل برقرار شود نه عقل، اما دلدادگی که عقل و معرفت آن را پشتیبانی می‌کند.
نام گذاری برای فرزندان باید با استفاده از اسامی زیبای اهل بیت باشد، زیبایی این اسامی برای کسی که ذائقه سالمی دارد قابل درک است.
افرادی که از حجاب یا ذکر خوششان نمی آید بد جان می‌دهند زیرا با تجلیات و ظواهر دنیا انس داشته اند.
امام حسن عسگری«علیه‌السلام» می‌فرمایند: هیچ زن و مردی نیست که در ظاهر با امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» بیعت کرده و در باطن آن را نقض کرده و در نفاق بماند، مگر هنگام آمدن ملک الموت و قبض روحش، شیطان و اعوان و انصارش برای او متمثل می‌شوند و هم چنین آتش جهنم و عذاب های آن در جلو چشمش ظاهر می‌گردند.
امام صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: رشته مرگ در موقع قبض روح مؤمن، به او می‌گوید آرام باشد، سوگند به خدایی که محمد«صلی‌الله علیه و آله و سلم» را به حق مبعوث کرد، من برای تو از پدری مهربان، مهربانترم، دیدگانت را بگشای و بنگر، سپس پیامبر و علی و حسن و حسین و سایر ائمه بر شخص مجسم می‌شوند.
ملک الموت تک تک ائمه را به مؤمن معرفی می‌کند و می‌گوید اینها هم نشینان تواند. در این هنگام ندا می‌آید: ای نفس که به واسطه محمد و آلش آرامش یافتی بازگرد به سوی پروردگارت درحالیکه ولایت ائمه را پذیرفته و بدان خرسندی، پس داخل شو در زمره بندگانم و داخل شو در بهشتی که مهیا ساختم.
ملک الموت مؤمن را مخیر می‌کند بین ماندن در آن عالم و بازگشت به دنیا، در آن حال هیچ چیز برای او بهتر از خارج شدن جان نیست.

انسان در گستره منازل آخرت 3

شب بیستم ماه مبارک رمضان
استاد شجاعی در این جلسه با استفاده از فرمایش امام علی «علیه السلام» که فرمودند: مَن عَشِقَ شَیء أَعشی بَصَرَه؛ هرکس عاشق چیزی بشود دیده‌اش را نابینا و دلش را بیمار می‌سازد و فرمایش پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» : حُبُّک لِشیء یحیی و یمیت ؛انسان وقتی عاشق چیزی شود چشم و گوشش از دیدن و شنیدن عیب‌های معشوق کور و کر می‌شود.
ایشان توضیح دادند که کسی که عاشق دنیا و اهل آن می‌شود، درواقع خوار و ذلیل شده است و دیگر بنده خدا نیست و خداوند به انسان آموخته است تا بگوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» اما وقتی او شیفته دنیا باشد درواقع بنده صدها نفر و صدها چیز است.شیفته دنیا پند پند دهندگان را نمی‌پذیرد در حالی که کسانی را که هر لحظه گرفتار مرگ می‌شوند در اطراف خود می‌بیند و انذار و اندرزهای الهی او را از ارتکاب گناه و حرام باز نمی‌دارد.
در سفر از دنیا به برزخ دست و پای انسان سست می‌گردد، رنگ او دگرگون می‌شود، آن‌گاه رفته رفته مرگ در او نفوذ کرده و مانع از سخن گفتنش می‌شود.اولین چیزی که موقع مرگ انسان از دست می‌دهد قدرت تکلم است.مستی مرگ به حدی است که بعضی وقتی این حالت‌ها به سراغشان می‌آید، تن نمی‌دهند.یکی از پرحسرت‌ترین افراد در قیامت کسی است که مال شبهه‌دار جمع کرده و پس از مرگ او، لذت استفاده از آن را افراد دیگر می‌برند و او عذاب آن را تحمل می‌کند.کسی که مالی به‌دست می‌آورد اگر از راه حلال به‌دست آورده باشد باید حساب پس دهد و اگر از راه حرام عقاب می‌شود.خداوند در قرآن می‌فرماید: «نحن نکتب ما قدموا و آثارهم»اگر آن مال حرامی که انسان جمع کرده و وراث او مصرف کرده‌اند، در آینده آثاری هم داشته باشد، این آثار را هم به پای کسب کننده این مال می‌نویسند.دومین چیزی که در بدن محتضر از کار می‌ایستد، قدرت شنوایی است، سپس بینایی و بعد روح او از بدنش خارج می‌شود.اکنون او لاشه‌ای است که همه از او وحشت دارند و فاصله می‌گیرند. پس او را در گور می‌نهند و به عملش می‌سپارند.در این لحظه، سه چیز جلوی چشم انسان می‌آید؛ خانواده، مال و عمل، خانواده و مال که او همه عمر خود را در راه آن‌ها مصرف کرده بود، هیچ کمکی جز دفن و کفن به او نمی‌توانند بکنند، اما عمل که کوچک‌ترین رغبتی به آن نداشت تا قیامت او را همراهی خواهد کرد.
امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌فرمایند: شما در ایام آرزو به سر می‌برید، آرزوهایی که همه متعلق به دنیاست، انسان‌هایی که به اهداف بزرگ ابدی می‌اندیشند اندک هستند و مرگ در پس ایام آرزوست. کسی که در ایام آرزویش پیش از آن‌که مرگش برسد، کوشش برای او نافع خواهد بود و مرگش به وی زیانی نرساند. انسان باید تصمیم بگیرد که می‌خواهد جزء کدام‌یک از آدم‌ها باشد.
کسی که حق به او سود نرساند باطل به او زیان رساند و کسی که هدایت مستقیمش نسازد، گمراهی به هلاکتش کشاند.

انسان در گستره منازل آخرت 2

مسجد النبی،شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
استاد شجاعی در این جلسه درباره چهار منزل اصلی در زندگی ابدی توضیح دادند: این چهار منزل شامل 1) وفات، موت 2) ملکوت یا عالم قبر 3) قیامت: 50 هزار سال و به روایتی هر هزار سال یک ایستگاه است و یک سؤال و به ‌طور کلی 50 سؤال اساسی از انتخاب‌ها، ارتباطات، رفتار و افکار ما در قیامت خواهند پرسید. 4) حیات ابدی است. ایشان سپس به شرح این منازل پرداختند؛ ابتدا درباره مرحله وفات به آیه ای از قرآن اشاره کردندکه «الله یتوفی الانفس حین موتها الذین یتوفیهم الملائکة توفّته رسلنا، حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعونی لعلی اعمل صالحاً فیما ترکت» و در روایتی از تعبیر امام رضا «علیه‌السلام» نقل شد که هولناک‌ترین لحظات برای انسان سه لحظه است.
1) لحظه خارج شدن از رحم مادر و دیدن دنیا
2) لحظه موت و دیدن برزخ و اهل آن
3) قیامت
اما در لحظه موت به علت هول زیاد مؤمن؛ خداوند تمهیداتی چیده است تا قبل از این‌که شخص از دنیا برود ، به آرامش و سکون برسد. مثلاً 5 تن را به او نشان می‌دهند و می‌گویند این‌ها همراهان تو هستند.برای انسان مؤمن خیلی زیبا و دلنشین است که با 5 تن همراه شود اما کسی که در دنیا هیچ سنخیتی با ایشان نداشته، وقتی بخواهد این‌ها را ببیند خیلی به او فشار می‌آید.حضرت ملک الموت به چهره باطن هرکس مقابل او می‌آید یعنی تصویر روح او در صورت ایشان می‌افتد. شخص خصوصیات حالت مردن را با عینک باطن خودش نگاه می‌کند، جهنم و سوختن در آخرت وجود ندارد. هرکس خود این‌ها را با خود از دنیا می‌برد.
سخت‌ترین لحظه انسان وقتی است که خدا را ملاقات می‌کند اگر آمادگی داشته باشد خداوند خیلی مهربان با او برخورد می‌کند اما اگر آماده نباشد از او سؤال می‌کند، آن امانتی که به تو داده بودم را چه کرده ای؟ خداوند امانتش را می‌خواهد.وقتی در آن‌جا از کسی سؤال می‌کنند پاسخ کتبی و شفاهی وجود ندارد و وقتی وارد آن جا می‌شود همه چیز معلوم است و این خیلی بد است که انسان در مقابل این سؤال خداوند که می‌فرماید: در دنیا چه کرده ای؛ بگوید زندگی کردم و اصلاً نداند برای چه به دنیا آمده بود و این مستی است.در قرآن نیز دو تعبیر از لحظه وفات داریم: سکرات و غمرات؛سکرات یعنی مستی، انسان وقتی در آن لحظات قرار می‌گیرد خیلی گیج می‌شود. گیجی یعنی این‌که تمام افکار و اندیشه‌هایش تمام شد، گیجی یعنی مریضی و درد، گیجی یعنی هیاهوی خانواده، گیجی یعنی باز شدن چشم به آن طرف؛غمرات یعنی فرورفتن در گرداب و سختی، در یک لحظه انسان متوجه خودش می‌شود. حالت غمرات خیلی بزرگ‌تر و سخت‌تر از آن است که عقل اهل دنیا بتواند آن را درک کند.استاد شجاعی به سوره «ق» آیه 19در مورد سکرات موت اشاره نمودند که درآن ذکر می شود که به حقیقت مستی مرگ آمد این همان چیزی است که انسان از آن فراری بود و در مورد غمرات هم خداوند می‌فرماید: وقتی آدم‌های بد را نگاه می‌کنی که در سختی‌های مردن افتاده‌اند پاهایشان را به هم می‌زنند و به هم پیچ می‌دهند. فرشته‌ها برای انسان ظالم، خشن و بی‌رحم هستند. حضرت عزرائیل به آن‌ها می‌گوید: امروز با سختی بیایید و خداوند در قرآن می‌فرماید: یک عده با پس گردنی هول می‌دهند و یک عده فرشته آن طرف با سیلی استقبال می‌کنند این عذاب خوارکننده است.بعضی عذاب‌ها فقط درد دارند ولی برخی علاوه بر درد؛ تحقیر و خواری هم دارند و این عذاب‌های با تحقیر و خواری برای کسی است که حرف‌های نادرست در مورد خدا زده و مردم را گمراه می‌کرده است.این‌گونه آدم‌ها علامت‌های خدا را که می‌بینند بدشان می‌آید و تکبر می‌ورزند و عذاب خوارکننده برای انسان‌های متکبر است.ایشان در پایان گفتند که باید پیوسته از سکرات و غمرات موت به خدا پناه ببریم زیرا بسیار شکننده و سخت است.

انسان در گستره منازل اخرت 1

جلسه اول شب نوزدهم ماه مبارک رمضان 17/6/88
در این جلسه استاد شجاعی ابتدا با ذکر این حدیث شریف از نبی اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» که «إنّ الله تبارک و تعالی یُبغض کل عالم بالدنیا و جاهل بالآخرة»؛ خداوند تبارک و تعالی هر عالم به دنیایی را که جاهل به آخرت باشد ؛ دشمن می‌دارد.درباره اهمیت آگاهی داشتن از عالم آخرت مطالبی ارائه نمودند :کسی که پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» می‌گوید منفور خداوند است، به این معنا نیست که خدا بگوید از تو بدم می‌آید، بلکه اساساً کسی که جاهل به آخرت است مسیری را طی می‌کند که خود به خود مورد بغض خدا قرار می‌گیرد و با توجه به سخن گهر بارحضرت علی «علیه‌السلام» که «أقرب الشیء الأجل»؛ نزدیک‌ترین چیز به انسان «أجل» است ؛ اگر انسان برای زندگی آخرت آماده نباشد، ورودش به آن‌جا با دلهره و عذاب خواهد بود.براستی همه انسان‌ها در سرازیری قرار دارند و به سرعت به انتهای آن نزدیک می‌شوند که در این سرازیری دو در به روی آن‌ها باز می‌شود. یک در به سوی بهشت و یک در به سوی جهنم و عذاب و بدبختی. و انسان‌ها خودشان باید تعیین کنند که کدام در به رویشان باز شود.با آخرت‌شناسی درست، دنیای خوش و آرامی را برای انسان فراهم می شود.حضرت علی «علیه‌السلام» فرمودند: رحمت خدا شامل حال کسی می‌شود که بداند از کجا آمده، در کجا هست و به کجا می‌رود.
در اسلام اصل بسیار مهمی داریم به نام «معاد». معاد یعنی بازگشت و کسی به معاد و بازگشت معتقد است که ایمان داشته باشد که من قبلاً پیش خدا بوده ‌است. در قرآن هم خداوند می‌فرمایند: به سوی او برمی‌گردیم، پس رفتنی در کار نیست.زمین جایگاه موقت انسان است و در این جایگاه وظایفی دارد و باید در این رحم رشد کند تا برای مرحله بعد آماده شود.استاد سپس اشاره نمودند که باید باور کنیم که خانواده ما زمینی نیستند، خانواده اصلی ما خانواده آسمانی ما هستند و انسان در دنیا دو وظیفه دارد 1- وظیفه راه‌شناسی و 2- وظیفه آخرت‌شناسی که کجا می‌خواهد برود.خوراک قبر، فقط باطن انسان است و به فرموده امام سجاد «علیه‌السلام» چاهی از چاه‌های جهنم، هیزم و آتشش باطن انسان است و تمام نعمت‌های درون بهشت از درون انسان تولید می‌شود.سؤال‌هایی که در آخرت و در قبر از انسان می‌شود باید با وجودش پاسخ دهد و آن‌جا دهان او را می‌بندند و این‌طور نیست که انسان به ذهنش بسپارد که آن‌جا بتواند جواب بدهد، باید برایش وجودی شده باشد. ما همین الان با نحوه زندگیمان داریم به آن سؤالات پاسخ می‌دهیم.
قرآن کریم می‌فرماید: تا خدا هست، تو زندگی خواهی کرد. «خُلِقتم للبقاء لا للفناء»؛ اصلاً فوت وجود ندارد.یک رابطه ریاضی بین رحم مادر و دنیا وجود دارد و آن این است که جنینی که در رحم مادر هست در دنیا هم هست ولی خبری از دنیا ندارد. فاصله زمانی و مکانی با آن ندارد. جنین تا زمانی که متولد نشده این را نمی‌فهمد. رابطه دنیا و برزخ هم همین‌طور است. الآن برزخ دنیا را احاطه کرده، فرشته‌ها و ائمه «علیهم السلام» حضور دارند اما همه چیز یک نظام دیگری دارد. باید دنیا باشد که رحم به‌وجود بیاید و به همین ترتیب اول آخرت بوده که دنیا به وجود آمده است. یک نفخه الهی از عالم برتر به عالم پایین‌تر آمده است.ایشان در پایان تاکید فرمودند که بدن برای انسان ابزار است و فوت یعنی عوض کردن ابزار. اما این بدن شعور دارد، احترام دارد و لعنت می‌کند کسی را که خوب به آن رسیدگی نکند.

کارگاه توحیدی نسیم حیات 10

کارگاه توحیدی نسیم حیات 10
2ـ و نظام توحیدالله تعالی نفی الصفات عنه، لشهاده العقول أن کل صفه و موصوف مخلوق، و شهاده کل موصوف أن له خالقا لیس بصفه و لا موصوف.
معنای واژه ها؛
نظم: یعنی اینکه اجزاء و مراتب یک چیزی مرتب باشند. و نظام با اضافه شدن الف دلالت بر استمرار نظم می کند. یعنی قوانین و مقررات ثابتی وجود دارد که معمولا تغییر هم نمیکند. مثل نظام آموزش و پرورش.
خلق: بمعنای ایجاد یک چیزی است با ساختار ویژه.
ترجمه فقره دوم: میفرماید که نظام توحید الله! یعنی استمرار نظم و اختلال پیدا نکردن در مقام توحید پروردگار متعال: با نفی صفات از او پیدا می شود. زیرا عقول شهادت میدهند که هر صفت و موصوفی قهرا مخلوق است و هر موصوفی خود گواهی میدهد بالطبع که: برای او خالقی ست و آن خالق هم نمی شود صفت یا موصوف باشد.
2ـ و نظام توحیدالله تعالی نفی الصفات عنه، لشهاده العقول أن کل صفه و موصوف مخلوق، و شهاده کل موصوف أن له خالقا لیس بصفه و لا موصوف.
معنای واژه ها؛
نظم: یعنی اینکه اجزاء و مراتب یک چیزی مرتب باشند. و نظام با اضافه شدن الف دلالت بر استمرار نظم می کند. یعنی قوانین و مقررات ثابتی وجود دارد که معمولا تغییر هم نمیکند. مثل نظام آموزش و پرورش.
خلق: بمعنای ایجاد یک چیزی است با ساختار ویژه.
ترجمه فقره دوم: میفرماید که نظام توحید الله! یعنی استمرار نظم و اختلال پیدا نکردن در مقام توحید پروردگار متعال: با نفی صفات از او پیدا می شود. زیرا عقول شهادت میدهند که هر صفت و موصوفی قهرا مخلوق است و هر موصوفی خود گواهی میدهد بالطبع که: برای او خالقی ست و آن خالق هم نمی شود صفت یا موصوف باشد.
ادامه نوشته

کارگاه توحیدی نسیم حیات 9

مفهوم مجرد
توحید و آثار آن
در ادامه بحث منزه بودن حق تعالی از خصوصیات و اوصاف ماده عرض شد که اگر به رابطه بدن با نفسمان توجه کنیم می بینیم که بدن با نفس به هم ضمیمه و ملحق نشدند و نچسبیده اند به هم، با اینکه بدن خودش از مراتب نازله نفس است، اما اینها ارتباطشان ارتباط دو چیز الحاق شده به هم نیست. در واقع معیت اینها حالت الصاق و کنار هم قرارگرفتن نیست. نفس با بدن رابطه مکانی ندارد یعنی نمی توانیم برایشان جهت پیدا بکنیم و بگوییم که اینها کجای همدیگر هستند، پس جهت بردار نیست. این ادراک و شهود از خودمان به ما کمک می کند که رابطه حق با عالم را بهتر درک بکنیم که عالم هستی و حق تعالی رابطه الحاق ندارند. خداوند توی عالم نیست، عالم هم توی خدا نیست کما اینکه د رمورد نفس و بدن هم همینطور است. جهت ها مربوط به موجودات مکان مند است و حق تعالی فوق همه جهات است. تعلیری که خیلی زیبا در قرآن آمده: رب المشارق و المغارب است، رب هم آمده یعنی او، مالک و مدبر همه جهات است. زمان مکان مخلوق و جلوه های حق تعالی هستند، فأینما تولوا فثمّ وجه الله.
ادامه نوشته

کارگاه توحیدی نسیم حیات 8

وحدت حق تعالی
محدودیت مظاهر
اشتباه مخصوص مظاهر است .
خدا همه جا ، همه کس

ادامه نوشته

کارگاه توحیدی نسیم حیات 7

احاطه خدا بر دنیا
تفکر و تعقل
استغفار
صدقه و تزکیه
طهارت
کاردرونی مهم است .

ادامه نوشته

جلسه 6

در رابطه با نحوۀ ارتباط حق تعالی با عالم، چند نمونه از آیات و روایات ذکر خواهد شد که دو نمونه این بود: 1)«أینما تولّوا فثمّ وجه الله» و 2) «هو معکم أینما کنتم»
و عرض شد که خداوند تبارک و تعالی محیط بر کل شئ است. إن شاءالله خواهیم گفت که ما اصلاً اشیاء متصل یک تکه نداریم، آنچه در عالم است اجزائی است که در کنار همدیگر قرار می‌گیرند. یک زمانی گمان می‌کردند که ما ی جسم‌هایی داریم، در فلسفه هم آمده، أجزاء ذی مغناطیسی، در معرفت نفس هم توضیح داده ایم که اجزء «سُلبِ لایتجزّا» که از همدیگر اصلاً جدا نمی شوند، می‌گفتند اشیاء از اجزائی تشکیل شده که دیگر از آنها ریزتر امکان ندارد، آنها کنار هم می‌چسبند و اشیاء را تشکیل می‌دهند، بعدها دیدند مه نه، خودِ مولکول چند هزار اتم دارد در خودش، بعد دیدند اتم هم قابل تجزیه است؛ الکترون، نوترون، پروتون. و حالا که آنها را هم دارند تجزیه می‌کنند. بنابراین هرچه این تجزیه را جلو ببریم که یکی از عجائب و غرائب خلقت همین است که این تجزیه تا کجا صورت می‌گیرد؟

ادامه نوشته

جلسه پنجم

مراتب وجود در خدا و انسان
تفاوت حضور و ظهور
خدا تصمیم می گیرد
تسبیح موجودات
جلسه پنجم
در ادامه بحث و رابطه حق تعالی با عالم،گفته شد که ما یک هستی بی نهایت داریم که یگانه هست. و چون بی نهایت و نامحدود است، جائی برای وجود دیگری نگذاشته . در عالمِ وجود هرچه هست، یک وجود احدیِ واحد است که سایر موجودات وجودی در مقابلِ وجود او نیستند بلکه مظاهر و تجلیات همان موجود أحدیِ واحد هستند.
در اینجا مهم ترین سؤالاتی که پیش می‌آید: 1) رابطه حق تعالی هست با ما و سایر موجودات که اگر فقط یک وجودِ أحدیِ بی نهایت است، این وجود اگر احد است، ترکیب در آن نمی تواند راه داشته باشد، أجزاء نمی تواند داشته باشد چون در غیر این صورت نمی تواند مجرّد باشد و به اجزاء خودش وابسته است. پس مخلوقات چی هستند؟
سؤال مهم اوّل؛ چون ما در مخلوقات یک عالم بسیار باعظمت به نام عالم ماده می‌بینیم که از بی نهایت أجزاء و موجودات مستقل از همدیگر تشکیل شده. اینها آیا غیر از آن وجودِ أحدی هستند که ترکیب دَرش راه ندارد و مجرد و حتی فوق تجرّد است؟ اگر غیر از آن باشد که بی نهایت بودن او، پذیرای غیر نیست.
ادامه نوشته

«جلسۀ چهارم»

«جلسۀ چهارم»
درس به اینجا رسید که ما در درونِ خودمان یک هستی مطلق را شهود می کنیم که نمی توانیم انکارش بکنیم. چون مشهودِ نفسِ ما هست و علاوه برآن مطلوب ما هم هست. گفتیم که به اعتباراتِ مختلف این هستی مطلق، اسم های مختلف و ظهورات مختلف دارد؛ از آن جهت که یک ذاتِ غیبی هست و یک حقیقت مطلق که ما هیچ احاطه ای نمی توانیم به او داشته باشیم به آن، «هو» می گویند و از آن جهت که همۀ کمالات را باهم دارد به آن الله می گویند. از آن جهت که حدّ ندارد، أزلی و أبدی است، مطلقِ کمال هست و خارج از او چیزی وجود ندارد که مطلوب او باشد و هرچه هست خودش است، به آن «صمد» می گویند، از آن جهت که یکتاست «أحد »است چون بی نهایت است و هستیِ مطلق است، سابقۀ عدم ندارد یعنی أزلی است از جائی به وجود نیامده أبدی است. چون بی نهایت است خارج از خودش رابطۀ تولیدی با هیچ موجودی ندارد، زایش ندارد فلذا «لم یلد »است؛ یعنی این طور نیست که این هستیِ مطلق یک چیزی را خارج از وجودِ خودش خلق بکند که بشود دوتا موجود، و در مقابل حق باشد، بگوئیم این الله است، این هم یک موجود دیگر است، همه تجلیات خودش است« لم یلد»!
این مسئله فوق العاده مهم است ؛
ادامه نوشته

جلسه سوم

جلسۀ گذشته دربارۀ این أصل صحبت کردیم که؛ أصل معرفة الله توحید است.
فقرۀ اول این بود که أول عبادة الله معرفة. دربارۀ فقرۀ اول کلمۀ اوّل را به کار برده، این کلمه زمانی به کار برده می شود که ما یک چیز مقدم داریم و بعدی، غیر از این است. لذا عبادت غیر از معرفت است، دو چیز جدا هستند اما در فقرۀ دوم کلمۀ أصل را به کار برده این کلمه زمانی به کار می رود که أصل یا یک چیز از یک سنخ باشند.پس توحید با معرفت از یک سنخ هستند و توحید، أصل معرفت است. أصل پایۀ خودِ شئ است که شئ بر آن بنیان گذاشته می شود. پس معرفت و توحید از جنس هم هستند و در جلسۀ قبل هم ذکر شد که موجودات، وجودی در عرض وجود خدا ندارند، بلکه در طولِ وجود خدا هستند یعنی تجلیاتِ حق تعالی هستند.
ادامه نوشته

جلسه دوم

بحث دربارۀ اهمیت معرفت الله بود.
نکتۀ خیلی مهم: وقتی حضرت می‌فرماید: اوّل عبادة الله معرفته،عبادت یعنی تذلل و اطاعت، اصلاً بدون معرفت تحقق پیدا نمی‌کند. آنچه که دیگران بدون معرفت انجام می‌دهند، یک خیال و توهم از بندگی است. بندگی دارای آثار بسیار شگفتی است که اگر مرتبط با معرفت باشد، ظهور خواهد کرد.
ادامه نوشته

جلسه یکم

مقدمه:
چون مأمون عباسی خواست امام رضا «علیه‌السلام» را برای خلافت و ولایت عهدی بگمارد، بنی‌هاشم (مراد، بنی عباس است که بخاطر قرابت با مأمون با این امر حسادت ورزیدند) را دعوت و جمع نموده و اظهار داشت که: من قصد کرده‌ام تا علی بن موسی‌الرضا «علیه‌السلام» را برای بعد از خود به مقام ولایت و خلافت معین کنم! بنی‌هاشم از روی حسادت گفتند: آیا کسی را که با امور مملکت و حکومت و تدبیر شئون خلافت و زمامدار آشنا نیست و سابقه و بصیرت و بینایی ندارد، می‌خواهی خلیفه کنی! بهتر است کسی را فرستاده و او را برای حضور در مجلسی دعوت کنی! و در همین جلسه به ناآگاهی او اطلاع یافته و این جریان تو را راهنمایی خواهد کرد.
ادامه نوشته

اسلام ، دین گفتگو

عمل صالح یعنی چه ؟
یعنی عملی که وحی تاییدش کرده باشد . اگر کسی آن را انجام دهد، خودش را تقویت کرده است .
عمر انسان فقط با عمل صالح و ایمان ارزش دارد وبقیه اش ضرر است . به فرمودۀ حضرت علی (عليه السلام) : برای یک گناه در دنیا 100 سال در عذاب آخرتي خواهد بود و برای یک خیرش میلیون ها سال در بهشت است . بنابراین، محصول ایمان و عمل صالح تولد سالم انسان در آخرت است .
ادامه نوشته

عمر و جوانی  

كمالات انسانی و كمالات حیوانی چیست؟
برای این‌كه بدانیم «شرافت» انسان به چیست، باید بدانیم چه چیزهایی نشانه كمال انسان نیست.
قد و هیكل، زیبایی، تغذیه و مسكن و لباس خوب، قدرت بدنی و مالی و شهرت، تولیدمثل و هیچ‌یك از این‌گونه امور، ارزش و كمال انسانی نیست. بنابراین انسان‌هایی كه برای كسب این‌ها عمر خود را می‌گذرانند، تنها به كمال‌های جمادی، نباتی و حیوانی می‌رسند و هیچ افتخار انسانی كسب نكرده‌اند، حتی اگر قهرمان شوند. آن‌ها ارزش و كمال انسانی را نشناخته‌اند و جالب این‌كه این‌ موفقیت‌ها را مایه فخر خود می‌دانند. درست است كه ورزش در حد خود (بعداً توضیح می‌دهیم) مفید است، اما روش افراد مذكور اتلاف عمر برای چیزی است كه برایش خلق نشده‌اند و فرو گذاشتن چیزی (كمالات انسانی) است كه برای آن‌ها خلق شده‌اند.
ادامه نوشته

علم و جهل به آخرت

از كجاييم، در كجاييم، به كجاييم؟
امام علي (علیه السلام) فرمودند: رحم الله امرأ علم من أين و في أين و الي أين ـ خدا رحمت كند كسي را كه بداند از كجا آمده، در كجا به سر مي‌برد و به كجا خواهد رفت؟
معرفت به اين‌كه: «از كجا آمده‌ايم؟ در كجا به سر مي‌بريم؟ و به كجا خواهيم رفت؟»، موجب مي‌شود كه انسان، خود و ديگران را به بلنداي ابديت ديده و براي زندگي ابدي‌اش، تلاشي بي‌نهايت را آغاز نمايد. او به دنبال كسب معرفت نه تنها براي خودش، بلكه براي اهل خانواده و ديگران مي‌باشد.
ادامه نوشته

خوشبختي چيست؟

اهمیت و لزوم کسب اساسی ترین علم ( اصول سه گانه )
طاعت یعنی عامل نجات دهنده، فقط شامل نماز ، روزه و... نیست؛ بلکه انجام وظیفه الهی در مقابل خانواده، دوست و همسایه می باشد . انسان در برخورد با هر یک از موارد مذکور نیازمند کسب علم و آگاهی است . کسب معارف الهیه، لازم ترین و مهم ترین علمی است که بدون آنها، هیچ علمی را نمی توان به درستی کسب کرد . بدون این معارف انسان دچار افراط و تفریط خواهد شد .
آنچه عمل را بالا برده و به آن ارزش می دهد، آگاهی و بینش فرد است . پیامبر (صل الله و علیه و آله) می فرماید: عمل کم با علم بسیار، بهتر از عمل زیاد با علم کم است ..
ادامه نوشته

شناخت احکام عامل آرامش

علل ناتوانی انسان در تهیه عوامل خوشبختی
یكی از دلایل نرسیدن به شناخت، ضعف قوای ادراكی از جمله حواس پنج‌گانه می‌باشد اصولاً تا «حس» نباشد، «ذهن» تشكیل نمی‌شود. یعنی انسان بعد از تولد از طریق حواس سمعی و بصری، ذائقه، لامسه و شامه تشكیل ذهن می‌دهد و بعد از قوی شدن معلومات ذهنی‌اش با استعدادهای باطنی چیزی به نام «عقل» را در خود ایجاد و فعال می‌كند و پس از گذشت زمانی دارای دو قوه ادراكی یعنی «احساس» و «عقل» می‌شود.
ادامه نوشته

عقلانیت و تبعیت

رعایت حلال و حرام در پاک سازی انسان :
زحمتی که انسان برای انجام واجبات و دوری از محرمات متحمل می شود، به سود خودش است . قرآن می فرماید: این پاک سازی به نفع خودتان است و منتی برما نگذارید. « من تزکی یتزکی لنفسه – هرکس تزکیه کند، به نفع خودش است »
ما با یاد خداوند به خودمان کمک می کنیم و چیزی از آن به ايشان نمی رسد ؛ فقط می تواند تقوای ما را حفظ کند . این لطف خداوند است که به ما اجازه داده است تا به یادش باشیم ؛چون به یاد او بودن ، شرافت می خواهد .
ادامه نوشته

عزت مومن در پیروی از احکام الهی

ضرورت پیروی از احکام، در رسیدن به کمالات انسانی و سعادت
خداوند دین خود را براساس شناخت روح ،جسم ، طبیعت و ارتباط بین آنها تنظیم نموده است . چون خالق انسان است و او را برای سعادت و کمالات ویژه اش خلق کرده است بنابراين باید از برنامه هایی که برای ما فرستاده تبعیت کنیم . برنامه های غیر الهی، دیگر چون مبتنی بر این شناخت نیستند و به حب و بغضها نیزآلوده اند ، قابلیت تبعیت ندارند . نمونه آنها کمونیسم است كه ادعا داشت فرمول سعادت بشر را کشف کرده، اما پس از چندی فرو پاشیده شد .
ادامه نوشته

اصول حرکت به سوی عالم برزخ

اشاره:
راه، مسیر رسیدن به هدف مطلوب را نشان می دهد. شناخت راه در هر حرکت و جنبشی در حیات فردی و اجتماعی، مهمترین رکن پس از انتخاب هدف و پیش از شروع حرکت است. انسان به عنوان گل سرسبد جهان هستی و عصاره آفرینش، بنابر نفخه ی نهفته ی الهی در وجود خویش، همواره در مسیر کمال در تکاپوست .اما سرکشی نفس و راهزنی شیطان امکان انتخاب نقطه کمال واقعی و انتخاب مسیر مطلوب را با مشکل مواجه می کند و اینجاست که ضرورت شناخت هدف و انتخاب مسیر مناسب و کم خطر برای وصول به کمال مطلوب بیش از پیش خود را می نمایاند.
سلسله مباحث راهشناسی شامل مجموعه جلسات سخنرانی استاد محمد شجاعی است که پس از تلخیص و ویرایش تقدیم می گردد.
این گفتار سعی دارد تا با ترسیم هدف مطلوب انسان و معرفی مستقیم ترین، کم خطر ترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به آن هدف، چشم اندازی را برای مشتاقان طریق کمال انسانی و بویژه علاقمندان جوان و مبتدی با بیانی رسا و روان ترسیم نماید .
جلسات سخنرانی راه شناسی در 54 جلسه ایراد شده است.
ادامه نوشته

وسواس

نظام خلقت نظام قضا و قدراست، و همه مخلوقات از اندازه و حد مشخصی برخوردارند. همچنین حرکت انسان به سمت ابدیّت نیز، فرمول هایی کاملا ریاضی دارد که انسان باید آنها را کشف نموده و در همان محدوده حرکت کند. موفقیّت انسان برای حرکت مستقیم به سمت بهشت در رعایت حدود الهی است، لذا تمام تلاش شیطان نیز، تغییر همین اندازه ها و حدود میباشد.
زمانی که شیطان نمی تواند فرد را به گناه وادار کرده و او را مرتکب فعل حرام گرداند، از طریق جابه جا کردن حدود و اندازه ها در مقدّسات وارد شده و آرام آرام به انسان می آموزد که حدود الهی مقدّس نبوده و او را با اندازه ها و حدود خود به کارهای خوب و مقدس دعوت می نماید. بعد از مدّتی میبینیم که فرد مومن و بانشاط دیروز به انسان ظاهراً مومن، اما منحرف و پژمرده امروز تبدیل شده است.
بیماری وسواس یک بیماری بسیار خطرناک بوده و ناشی از عدم رعایت ریاضیات و اندازه های خداوند، و رعایت حدود شیطان است. وسواس در اثر بی عقلی، انحراف عقیدتی و اخلاقی و برخورد ناصحیح در برابر اینگونه حملات ایجاد میشود. باید یادآوری کنیم که شخص وسواس از آنجا که به ریاضیات شیطان عادت کرده است، معمولا پندپذیر نیز نخواهد بود.
از طرفی تغییر در اندازه ها و حدود الهی، مکتب های مختلفی را پدید آورده که پیروی از آنها، انسان را به سرعت به آغوش جهنم می رساند، چرا که ساختارها و حدود رعایت شده کاملاً شیطانی بوده اند. مکاتبی با عناوین عرفانهای هندی، عرفانهای سرخپوستی و ... از این دسته مکاتبند.
ادامه نوشته

وسوسه

یکی از بزرگترین موهبتهای خداوند در جهت رشد انسانها در مسیر کمال، وسوسه هایی هستند که چون واکسن عمل کرده و موجبات تعالی روح ما را فراهم می آورند. میدانیم که واکسن ها میکروبهای ضعیف شده ای از بیماریهای مهلکند، که به محض ورود به بدن، آن را به مقابله با خویش وامی دارند. نتیجه این مبارزه، تولید پادتن ها و قدرت یافتن بدن برای مبارزه با اصل چنین بیماریهایی است که همواره او را تهدید میکرده است. بدون وجود وسوسه ها هیچ انسانی به مقام قرب الهی نمی رسد، چرا که وسوسه ها جریانهای مخالفی هستند که درمسیر کسب کمالات انسانی بر ما وارد میشوند. درصورتیکه در مقابل این پیشنهادات منفی، موفق به انتخاب درست و در نتیجه رفتار صحیحی شویم، قدرت جدیدی را به نفس خویش هدیه کرده ایم که می تواند با سرعت بیشتری در این مسیرحرکت نموده و از خطرات و حملات بیشتر و قویتری در امان بماند. تمام ارزش آفرینش انسان نیز در قدرت اختیار و انتخاب او در چنین لحظات سازنده ای است.
ادامه نوشته

جاهليّت مدرن و پوستين وارونة اسلام

جاهليّت مدرن و پوستين وارونة اسلام

از قول پيامبر اكرم(ص) روايت شده است كه فرمودند: «من بين دو جاهليّت كه دومين آن مخرّب‌تر از اوّلي است، برانگيخته شدم.» جاهليّت اوّلي، در ازدحام تعصّب قبيله‌اي و حزبي، زنده به گور كردن دختران، تبرّج و خودآرايي، قمار و غنا و بت‌پرستي مزمن، جز با بعثت پيامبر آخرالزّمان(ص)، نزول وحي و تحمّل رنج و سختي رسول آخرين برطرف نشد تا .....

 تا آنجا كه از اعراب باديه‌نشين .كه به قول اميرمؤمنان(ع): «مردم در حيرت و گمراهي سرگردان بودند و در فتنه و جهل و فساد غوطه‌ور، هوا و هوس‌هاي سركش، آنها را از جادة حق دور ساخته بود، جهل و ناداني آنها را سبك‌مغز بار آورده و در كارهاي خود مضطرب و حيران ساخته و به آن مبتلا گشته بودند.»

ادامه نوشته

دست نیاز بر آستان بی‌نیاز

وظايف ما نسبت به صاحبان ولايت به طور عام و صاحب ولايت در روزگار ما به طور خاص، چيست؟
 آيا ما وظيفه‌اي در قبال آن وجود مبارك نداريم؟
يا اگر چنين وظيفه‌اي بر عهدة ماست، آن وظيفه چيست؟
در اينجا با ذكر اين نكته كه شيعيان بيش از هشتاد وظيفة خاص نسبت به آن وجود مبارك دارند، تنها به دو وظيفة مهم اشاره مي‌كنيم ....

ادامه نوشته

دشمنان امام زمان(عج) در دو حوزه ديني و غير ديني

دشمنان امام زمان

مهدویت: دشمنان اسلام و مذهب شيعه و امام زمان (عج) در عصر كنوني را در دو حوزه ديني و غير ديني مي توان شناسائي كرد.

خبرگزاری شبستان: مهدويت در اصطلاح به سري مباحثي گفته مي شود كه پيرامون احوال حضرت مهدي(عج)، شامل تولد، غيبت و ظهور، حكومت، اتفاقات و وقايع مصادف يا بعد از آنها است و با نگاهي كلي تر و برون ديني شامل نگاه منجي گرايه و آخرالزماني بشري به مقطع پايان تاريخ مي باشد كه اعم از نگاه اسلامي به آخرالزمان يا نگاه اديان و مكاتب ديگر به آن و اتفاقات اين دوران است.

ادامه نوشته

ماجرای شیعه شدن دانشمند هسته‌ای کانادا

حجت‌الاسلام والمسلمین انصاریان نقل می کند؛ در سفری که به پاریس داشتم به صورت اتفاقی با یکی از دانشمندان معروف هسته ای کانادا آشنا شدم که سؤالات فروانی پیرامون اسلام و تشیع داشت که با وجود سفر به سرزمین وحی و پاسخ های غیر معقول سعودی ها، همچنان ذهن او درگیر پرسش ها و ابهامات بی پاسخ بود!
به گزارش مركز خبر حوزه آنچه در پی می‌آید، ماجرای شیعه شدن یکی از دانشمندان معروف هسته‌ای کانادا است که این خطیب مشهور آن رادرجمع طلاب ‌و فضلای ‌فیضیه و دارالشفاء بیان کرد، اما بنا به دلایل امنیتی از ذکر نام دانشمند کانادایی خودداری نمود...
* بزرگترین اندیشمندان جهان جذب می شوند، اگر...

ادامه نوشته

موعود گرايي» و «انتظار»از نگاه صحيفه سجاديه

«موعود گرايي» و «انتظار»از نگاه صحيفه سجاديه

كتاب ارزشمند صحيفه سجاديه، مجموعه‌اي از ادعيه و نجواهاي امام چهارم شيعيان، حضرت علي بن الحسين (ع) را شامل مي‌شود.
اين كتاب به «انجيل اهل بيت» و «زبور آل محمد» و «اخت القرآن» معروف است و آيت‌الله مرعشي نجفي آن را دومين كتاب بزرگ شيعيان مي‌داند. صحيفه سجاديه در قالب دعا و نيايش، مفاهيم عميقي و حقايق بسياري از علوم و معارف اسلامي و عرفاني، قوانين و حدود شرعي و حتي مسايل سياسي، اجتماعي، تربيتي و اخلاقي را در خود جاي داده است.  

يكي از نكات جالبي كه در اين كتاب ارزشمند وجود دارد، ادعيه‌اي است كه در مورد مقوله انتظار و منجي مطرح شده است.
قطعات ۶۰، ۶۱، ۶۲ و ۶۳ از دعاي چهل‌وهفتم صحيفه و همچنين، قطعه يازدهم از دعاي چهل‌وهشتم صحيفه سجاديه، ارتباط مستقيمي با امام زمان (عج) و انتظار فرج آن حضرت دارد، كه در متن آن (ترجمه علي شيرواني) در پي مي‌آيد

«موعود گرايي» و «انتظار»از نگاه صحيفه سجاديه

كتاب ارزشمند صحيفه سجاديه، مجموعه‌اي از ادعيه و نجواهاي امام چهارم شيعيان، حضرت علي بن الحسين (ع) را شامل مي‌شود.
اين كتاب به «انجيل اهل بيت» و «زبور آل محمد» و «اخت القرآن» معروف است و آيت‌الله مرعشي نجفي آن را دومين كتاب بزرگ شيعيان مي‌داند. صحيفه سجاديه در قالب دعا و نيايش، مفاهيم عميقي و حقايق بسياري از علوم و معارف اسلامي و عرفاني، قوانين و حدود شرعي و حتي مسايل سياسي، اجتماعي، تربيتي و اخلاقي را در خود جاي داده است.  

يكي از نكات جالبي كه در اين كتاب ارزشمند وجود دارد، ادعيه‌اي است كه در مورد مقوله انتظار و منجي مطرح شده است.
قطعات ۶۰، ۶۱، ۶۲ و ۶۳ از دعاي چهل‌وهفتم صحيفه و همچنين، قطعه يازدهم از دعاي چهل‌وهشتم صحيفه سجاديه، ارتباط مستقيمي با امام زمان (عج) و انتظار فرج آن حضرت دارد، كه در متن آن (ترجمه علي شيرواني) در پي مي‌آيد

ادامه نوشته

اعمال شب و روز عرفه

عرفه

شب نهم از شب‎های متبرك و شب مناجات با قاضى الحاجات است و توبه در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است. عبادت در این شب، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. براى شب عرفه چند عمل وارد شده است:
1- دعایی که با با این عبارت آغاز می‎شود، خوانده شود اَللّهُمَّ یا شاهِدَ كُلِّ نَجْوى وَ مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوى وَ عالِمَ كُلِّ خَفِیَّةٍ وَ مُنْتَهى كُلِّ حاجَةٍ یا مُبْتَدِئاً كه روایت شده هر كس آن را در شب عرفه یا در شب‎هاى جمعه بخواند خداوند او را بیامرزد.
2- [به نقل كفعمى ] تسبیحات عشر را كه در اعمال روز عرفه آمده است را هزار مرتبه خوانده شود .
3- دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را كه در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است، خوانده شود.
4- زیارت امام حسین علیه السلام .

ولادت؛ شهادت
 
«امام ابوالحسن على النقى الهادى» - علیه السلام - پیشواى دهم شیعیان، در نیمه ذیحجه سال 212 هجرى در اطراف مدینه در محلى به نام «صریا» به دنیا آمد(1). پدرش پیشواى نهم، امام جواد - علیه السلام - و مادرش بانوى گرامى «سمانه» است که کنیزى با فضیلت و تقوا بود (2).
مشهورترین القاب امام دهم، «نقى» و «هادى» است، و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز مى‏گویند (3).
امام هادى - علیه السلام - در سال 220 هجرى پس از شهادت پدر گرامیش برمسند امامت نشست و در این هنگام هشت ساله بود. مدت امامت آن بزرگوار 33 سال و عمر شریفش 41 سال و چند ماه بود و در سال 254 در شهر سامرّأ به شهادت رسید.
ادامه نوشته

مقام محمود

مقام محمود، مقام شفاعت و قرب به معصوم است
مقام محمود بالاترين مقام انساني، سنخيت با معصومين «علیه‌السلام» و در نهايت رسيدن به شفاعت ايشان است. رسيدن به اين مقام، به ميزان تقرب و همراهی انسان با معصوم «علیه‌السلام»، در حركت از متن دنيا به سوی ابديت بستگي دارد. عبارت «ان يجعلني معكم في الدنيا و الاخره» در زیارت عاشورا، خواسته یک انسان واقعی است که در طلب رسیدن به چنین مقامی می‌باشد. بنابراين همه ما موظفیم، نوع برنامه‌ريزي‌ها و روش زندگي مان را در جهت هماهنگ شدن با معصوم، بخصوص امام زمانمان تنظیم کنیم. زيرا بدون برقراری چنین رابطه نزدیکی با امام معصوم زمان خود و كسب رضايت ايشان، مورد شفاعت كسي قرار نمي‌گيريم. اوج لذت اين شفاعت هنگامی است که در دنیا همنشینشان می‌شویم و با تشبه به آنها عاشقانه در آغوششان پناه می‌گیریم.
ادامه نوشته