قلب 14
قلب 14
غم مثل میکروب ضعیفی است که اگر به دلهای ضعیف بخورد میتواند آنها را زمینگیر کند. دلهایی که وسیع هستند به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام بهترین دلها هستند اینها به راحتی غمزده و عصبی نمیشوند. آلودگیها، توهینها و تحقیرها روی آنها اثر نمیگذارد چون صاحبان این دلها کوچک نیستند. در بخش شادی به جای اینکه توقع داشته باشیم چیزی یا کسی از بیرون ما را شاد کند باید این قدرت و توان را داشته باشیم که خودمان را شاد، قوی و آرام نگه داریم و بهترین راه ثروتمند بودن، تولید است.
بهترین شغل تجارت است. در مسائل معنوی هم بهترین کار، تولید است. انسان نباید منتظر و وابسته به دیگران باشد باید بتواند خودش شادی و آرامش تولید کند، ثروتمند باشد و برای اینکه شاد و آرام شود محتاج چیزی خارج از خودش نباشد و به منابع قدرتمند از شادی و آرامش اتصال داشته باشد تا هیچ وقت کم نیاورد. کسی که داراست هیچوقت گدا و محتاج محبت دیگران نیست.
امام صادق علیه السلام وقتی فرزندش از دنیا میرود میفرماید: «سبحان الذی یقتل اولادنا و لا یزداد له الا حبا»
آدمی که به کانون محبت، شادی و آرامش وصل است و امکان ندارد او را تحقیر کرد. هیچ حادثهای نمیتواند او را از انبساط، نشاط و شادی بیاندازد. باید یاد بگیریم دیگران را شاد کنیم تا به اسم شریف «مُرتاح» نزدیک شویم کمال انسان این است که اسمهای بیشتری از خدا را جذب کند. یکی از اسمهای خدا «مُرتاح» است. خداوند موجود غصهدار و کوچک و محدود و غمگینی نیست. دوست دارد ما شبیه خودش شویم. به حضرت داود علیه السلام فرمود: «یا داود بی فافرح و بذکری فتلذذ»
وقتی که میتوانیم با خدا شاد باشیم، به کمتر از خدا نیاز نداریم. وقتی به منبع وصل باشیم چهطور با بنده شاد میشویم ولی با خودش که اصل و کانون است عرضه نداریم شاد باشیم و آرامش داشته باشیم.
خداوند هم کانون شادی است و هم شاد است و شادی تولید میکند «أضحک و أبکی». آنقدر خودش شاد و داراست که میتواند بخنداند.
حتی اگر میخواهیم از بیرون به ما محبت، شادی یا آرامش برسد، باید تولیدکننده باشیم. چون مثل چشمه است که هرچه از آن آب برداری بیشتر میجوشد مثل سینه مادر که هرچه بچه شیر میخورد بیشتر شیر تولید میشود. وقتی اهل خروج نیستی جایی نداری که چیزی وارد شود. باید بتوانیم جریان راه بیاندازیم. اگر درآمد بیشتری بخواهم باید مصرف و دهندگی بیشتری داشته باشم. باید این جریان را راه بیاندازیم. هرقدر خرجت بیشتر باشد، دخلت هم بیشتر است. اسراف و بیموقع محبت کردن درست نیست.
در آموزههای دینی ما خداوند فرمودند؛ سیستم خلقت را طوری خلق کردم که باید بدانید افرادی که با آنها در ارتباط هستید اینها خود تو هستند «هو أنت» یعنی او، خود تو هستی. هرقدر به دیگران محبت کنید، دروغ بگویید و فریب دهید با خودتان چنین کردهاید. مکانیسم خلقت بهگونهای است که امکان ندارد بتوانید سر کسی کلاه بگذارید و...
حضرت میفرماید: اگر حسود میدانست با چشم و مغز و بدنش چه میکند هرگز چنین نمیکرد. «إن أحسنتم أحسنتم و إن عصیتم فلها» درواقع اولین قربانی حسادت خود شخص است.
بالاتر از «هو أنت»، «هو رسول الله» و بالاتر از آن «هو الله» است یعنی اینکه من در ارتباط با دیگران محتاج قدردانی یا نمکنشناسی کسی نیستم. «و من یشکر فإنّما یشکر نفسه»؛ هرکس قدر بداند به نفع خودش تشکر کرده است. ولی من برای تولیدی که کردم اگر قدر بدانند یا ندانند فرو نمیریزم. چون انسان طرف معاملهای لایقتر از خدا ندارد و نباید خودش را به کمتر از خدا بفروشد وگرنه ضرر کرده و خودفروشی کرده است. «اشترا» و تجارت در قرآن بسیار تکرار شده است. همیشه خداوند میفرماید: من طرف تجارت مؤمنین هستم. «هل ادلّکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم» آیا میخواهید به تجارتی شما را راهنمایی کنم که از عذاب الیم نجات پیدا کنید؟ خداوند از مؤمنین مال و جانشان را میخرد. ما چون هنوز خدا را باور نداریم و او را حس نکردیم برایمان سخت است وقتی به ما میگویند با خدا معامله کن نمیدانیم یعنی چه؟
واقعاً برای کسی که بخواهد سر کلاس و جلسه امام حسین علیه السلام برسد باید سالها معطل شود. چرا در دنیا ثبتنام نمیکنیم که معطلی نداشته باشیم؟
اولین شرط استفاده از قرآن، ایمان به غیب است. «الذین یؤمنون بالغیب»
به عشق خدا با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
بهترین شغل تجارت است. در مسائل معنوی هم بهترین کار، تولید است. انسان نباید منتظر و وابسته به دیگران باشد باید بتواند خودش شادی و آرامش تولید کند، ثروتمند باشد و برای اینکه شاد و آرام شود محتاج چیزی خارج از خودش نباشد و به منابع قدرتمند از شادی و آرامش اتصال داشته باشد تا هیچ وقت کم نیاورد. کسی که داراست هیچوقت گدا و محتاج محبت دیگران نیست.
امام صادق علیه السلام وقتی فرزندش از دنیا میرود میفرماید: «سبحان الذی یقتل اولادنا و لا یزداد له الا حبا»
آدمی که به کانون محبت، شادی و آرامش وصل است و امکان ندارد او را تحقیر کرد. هیچ حادثهای نمیتواند او را از انبساط، نشاط و شادی بیاندازد. باید یاد بگیریم دیگران را شاد کنیم تا به اسم شریف «مُرتاح» نزدیک شویم کمال انسان این است که اسمهای بیشتری از خدا را جذب کند. یکی از اسمهای خدا «مُرتاح» است. خداوند موجود غصهدار و کوچک و محدود و غمگینی نیست. دوست دارد ما شبیه خودش شویم. به حضرت داود علیه السلام فرمود: «یا داود بی فافرح و بذکری فتلذذ»
وقتی که میتوانیم با خدا شاد باشیم، به کمتر از خدا نیاز نداریم. وقتی به منبع وصل باشیم چهطور با بنده شاد میشویم ولی با خودش که اصل و کانون است عرضه نداریم شاد باشیم و آرامش داشته باشیم.
خداوند هم کانون شادی است و هم شاد است و شادی تولید میکند «أضحک و أبکی». آنقدر خودش شاد و داراست که میتواند بخنداند.
حتی اگر میخواهیم از بیرون به ما محبت، شادی یا آرامش برسد، باید تولیدکننده باشیم. چون مثل چشمه است که هرچه از آن آب برداری بیشتر میجوشد مثل سینه مادر که هرچه بچه شیر میخورد بیشتر شیر تولید میشود. وقتی اهل خروج نیستی جایی نداری که چیزی وارد شود. باید بتوانیم جریان راه بیاندازیم. اگر درآمد بیشتری بخواهم باید مصرف و دهندگی بیشتری داشته باشم. باید این جریان را راه بیاندازیم. هرقدر خرجت بیشتر باشد، دخلت هم بیشتر است. اسراف و بیموقع محبت کردن درست نیست.
در آموزههای دینی ما خداوند فرمودند؛ سیستم خلقت را طوری خلق کردم که باید بدانید افرادی که با آنها در ارتباط هستید اینها خود تو هستند «هو أنت» یعنی او، خود تو هستی. هرقدر به دیگران محبت کنید، دروغ بگویید و فریب دهید با خودتان چنین کردهاید. مکانیسم خلقت بهگونهای است که امکان ندارد بتوانید سر کسی کلاه بگذارید و...
حضرت میفرماید: اگر حسود میدانست با چشم و مغز و بدنش چه میکند هرگز چنین نمیکرد. «إن أحسنتم أحسنتم و إن عصیتم فلها» درواقع اولین قربانی حسادت خود شخص است.
بالاتر از «هو أنت»، «هو رسول الله» و بالاتر از آن «هو الله» است یعنی اینکه من در ارتباط با دیگران محتاج قدردانی یا نمکنشناسی کسی نیستم. «و من یشکر فإنّما یشکر نفسه»؛ هرکس قدر بداند به نفع خودش تشکر کرده است. ولی من برای تولیدی که کردم اگر قدر بدانند یا ندانند فرو نمیریزم. چون انسان طرف معاملهای لایقتر از خدا ندارد و نباید خودش را به کمتر از خدا بفروشد وگرنه ضرر کرده و خودفروشی کرده است. «اشترا» و تجارت در قرآن بسیار تکرار شده است. همیشه خداوند میفرماید: من طرف تجارت مؤمنین هستم. «هل ادلّکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم» آیا میخواهید به تجارتی شما را راهنمایی کنم که از عذاب الیم نجات پیدا کنید؟ خداوند از مؤمنین مال و جانشان را میخرد. ما چون هنوز خدا را باور نداریم و او را حس نکردیم برایمان سخت است وقتی به ما میگویند با خدا معامله کن نمیدانیم یعنی چه؟
واقعاً برای کسی که بخواهد سر کلاس و جلسه امام حسین علیه السلام برسد باید سالها معطل شود. چرا در دنیا ثبتنام نمیکنیم که معطلی نداشته باشیم؟
اولین شرط استفاده از قرآن، ایمان به غیب است. «الذین یؤمنون بالغیب»
به عشق خدا با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۹ ساعت 3:41 توسط محمدرضا
|