صحیفه سجادیه 2

 
باید تمرین کنیم و این معرفت را پیدا کنیم که وقتی به امور نگاه می‌کنیم جز جریان اسماء الهی چیز دیگری را نبینیم. وقتی که با یک پدیده روبه‌رو می‌شویم، به اسم قادر خدا برمی‌گردیم و بعد می‌گوییم قدرت خدا. در اتفاق بعدی می‌گوییم حکمت خدا.
نباید طوری باشد که فقط در موارد برجسته اسماء الهی را ببینیم، بلکه در امور روزمره هم تمرین کنیم که جریان اسماء الهی را ببینیم. عزت خدا اجازه غلبه دشمن را نمی‌دهد. اگر تمرین کنیم خیلی شیرین می‌شود. یک تدبیر، حکمت یا اراده را می‌بینیم که در موارد مختلف کارهای مختلف می‌کند.
و بقوتک التی قهرت بها کل شیء و بعزتک التی لا یقوم لها شیء و بعظمتک التی ملأت ارکان کل شیء
انسان در همه اشیاء ریز و درشت عظمت خداوند را می‌بیند. (بال مگس، قطره، مولکول و اتم)
اگر درست فکر کنیم شبیه امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌شویم و به تقرب دست می‌یابیم. آن وقت نگاه‌های ما با نگاه خدا و معصومین «علیهم‌السلام» یکی می‌شود، آن‌وقت شبیه شده‌ایم و سنخیت پیدا کرده‌ایم. آن اسم در خود ما تجلی می‌کند. باید کل شیء را مقهور خداوند تبارک و تعالی بدانیم.
کاردی که گلوی اسماعیل را نبرید همان کارد گلوی حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» را برید.
همه چیز مقهور خداوند است. چیزی از دست خدا درنمی‌رود. تمام اشیاء عالم اعم از ریز و درشت را عظمت خداوند پر کرده است.
در نگاه به یک گل صفات جمیل، جلال، لطیف، مصور، مرید و ... خداوند تجلی پیدا می‌کند.
دعای 36 صحیفه: (و انزل علینا نفع هذه السحاب و برکتها ...)؛ خدایا برکت و نفع این ابرها را بر ما فرو فرست و اذیت و ضرر آن را از ما برگردان. یعنی همه کاره ابر، خداست.
همانا بی‌نیاز کسی است که تو او را بی‌نیاز کرده‌ای و سالم کسی است که تو او را حفظ کرده‌ باشی. خداوند می‌فرماید: آنها که گناه می‌کنند و ظلم می‌کنند، نمی‌توانند ما را قال بگذارند و از دست ما فرار کنند. هر لحظه، تحت اراده خدا هستیم.
ای کسی که زمام امور همه موجودات در دست اوست. فهم این مسئله در نحوه زندگی کردن ما خیلی مهم است. مطلقاً سراغ حرام نمی‌رویم، آرامش داریم. خدایا به‌درستی که این دو (رعد و برق) دو نشانه از نشانه‌های تو هستند. در انجام اوامر تو پیشی می‌گیرند. با رحمتی نافع یا بلایی ضررزننده. پس به سبب آنها باران زیان زننده بر ما فرونفرست و جامه گرفتاری بر ما نپوشان.
(الحمدلله الذی خلق اللیل و النهار بقدرته)؛ با قدرت خود بین روز و شب جدایی انداخت. مشکل ما این است که عادت کردیم آیات الهی را عادی نگاه کنیم.
تخم شترمرغ؛ یک دست، سفید، نفوذناپذیر. یک موجود زنده از درون این تخم شترمرغ بیرون می‌آید. حیرت اندر حیرت.
سعی کنید به هر شیء به خصوص بدن خودتان جزء به جزء نگاه کنید و دقت نمایید که این را خدا خلق کرده است. قدرت، حکمت و عظمت بی‌نهایت. چه‌قدر آدم باید احمق باشد که با این خدا دربیفتد. خدایی که از رگ گردن هم به ما نزدیکتر است.
خیلی خوب است آدم بترسد. هرکاری که می‌خواهد انجام دهد، مواظب باشد، قلدری با خدا نکند، بی‌ادبی نکند. اگر دقت کنیم جریان اسماء الهی در کجا جریان دارد این‌قدر راحت برخورد نمی‌کنیم. در محضر خدا مواظب اعمالمان باشیم. بترسید از اینکه به کسی ظلم کنید که جز خدا کسی را ندارد. هر یکبار هزاران سال فشار قبر می‌آورد. بلاهایی که در زندگی افراد است، خیلی قشنگ است. محبوبیت دست خداست.
مردم همه انبیاء آمدند به شما گفتند مؤمن باشید من به شما می‌گویم مشرک باشید. چون شما اصلاً این ندارید خدا را به حساب نمی‌آورید. یک کمی خدا را در نظر بگیرید. خیلی شیرین است. رمز شادی و آرامش این است که من از خودم هیچ چیز ندارم عرضه هم ندارم نمی‌دانم چه کنم تو به من بگو چه کنم؟!
و برای بندگان شب را خلق کرد که بیاساید و از سختی‌های روز بیارامد. بلا باب بزرگ خداشناسی است. یکی از بزرگ‌ترین باب‌های معرفت‌الله است.
قیلوله جزء رموز مهم زندگی است. بر روی قلب، مغز، اعصاب، نشاط، پوست، اثرات بسیار زیادی دارد. حمد و ستایش از آن خدایی که برای بندگان شب را خلق کرد تا در آن بیاساید و از سختی‌های روز بیارامد. خواب و آرام‌بخشی آن با انسان چه کار می‌کند؟ این آرامش خیلی چیزها را تغییر می‌دهد. خداوند دائماً در خلق است. (کل یوم هو فی شأن) دمش آن به آن است. مثل تصویر ذهنی که اگر لحظه‌ای توقف کنید تصویر از بین می‌رود. تمام گل‌ها و حیوانات که قبض می‌شوند خیلی دست فرشته‌ها در کار است (شب و روز)
حضرات معصومین «علیهم‌السلام» خود را مظهر اسماء الهی می‌دانند، بلکه در بعضی روایات خود را نفس اسمای حسنای الهی برمی‌شمرند.
امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» فرمودند: ما ساخته خداییم ولی مردم ساخته ما هستند. اسمی که خداوند از آن مردم را خلق می‌کند، ما هستیم. درواقع متن اسماء الهی و اسم اعظم خداوند هستند.
خداوند در مقابل افرادی که از عفو خدا ناامید شده‌اند، خنده‌اش می‌گیرد و می‌فرماید: این بنده نادان من گناه خودش را از عفو من بزرگتر می‌داند. شیطان با یادآوری گناهان، احساس ناامیدی در انسان ایجاد می‌کند. ولی اگر با یادآوری گناهان با خداوند آشتی کنیم، مال فرشته‌هاست.